آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

290

| دوشنبه, ۲ نوامبر ۲۰۱۵، ۰۳:۰۷ ق.ظ
دوشنبه_ یازده_ آبان_ نود و چهار

دیروز جلسه نمایش کوچولوها بود. خیلی خنده دارن اینا! اولش دو دور باهاشون تمرین کردم و آهنگم تمرین کردیم. قرار بود ماماناشون بیان تماشا کنن که اومدن و در کل خوب بودن. 
یکی از بچه ها دیرتر از بقیه اومد و کلاسمون تغییر کرده بود. ازین صندلیای دسته دار گذاشته بودن مامانا بیان بشینن. بچه هه اومد بشینه دیدم بغلدستیش هی باهاش کشمکش داره. گفتم چیه بذار بشینه دیگه! گفت آخه خانوم معلم نگاه بکن. دیدم بچه پاشو انداخته زیر دسته صندلی. نزدیک بود اون دسته صندلی رو گاز بگیرم :))) دیگه گفتم عزیزم اینوری باید بشینی! خلاصه پاش گیر کرده بود که رد دادم و درستش کردم :))
مورد بعدی پسرای بی ناموس بودن که از سن 5 سالگی میدونن باید برای رسیدن به یه دختر چکار کنن. دیروز بین سه تا پسرا واسه گرفتن دست یکی از دخترا دعوا بود که من آوردمشون پیش خودم دست دوتاشونو خودم گرفتم. حالا مگه میومدن بیشرفا؟!!


اگه حال داشتم بعدا بقیشو مینویسم....
  • ۱۵/۱۱/۰۲

نظرات  (۱)

زمان ما اینجوری نبود / پسرها این زمانه چطوری شدن
پاسخ:
اصن یه وضعیه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">