آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

225

| سه شنبه, ۵ ژانویه ۲۰۱۶، ۱۲:۰۷ ب.ظ

چقدر وعده مشهد رفتنمون دلچسب بود. چقدر دلم با تصور حرمش لرزید که چشمام خیس شد. اگه اون روز بیاد مطمعنم بازم چشام خیس میشه...


*خیلی سست عنصر شدم. با هر تلنگری اشکام سرازیر میشن. حتی در رابطه با تصمیماتم هم سست هستم. خدایا تو پشتم باش...

#امام رضا...

  • ۱۶/۰۱/۰۵

نظرات  (۲)

دلم تنگ شده برای مشهد
پدر جانمان با مادرشان و عمه مان رفتن ولی ما نتونستیم برای خواهر مدرسه ایمان>.<:(
پاسخ:
خدا قسمت کنه. من که تا بحال نرفتم :(
ein neveshte mano be rozaei bord ke manam ye roz tajrobe kardam
cheghadr sakhte..."

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">