آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

283

| يكشنبه, ۲۸ آگوست ۲۰۱۶، ۰۳:۰۹ ق.ظ

فردا جواب نهایی ارشد میاد. وای که کجا قبول میشم یعنی؟ خدا کنه همینجا باشم تا بتونم هم کارمو ادامه بدم و هم کار خوب پیدا کنم...

مامان اینا از پنجشنبه رفتن. مامان اینای خان هم رفتن سفر جمعه. قرار بود همو ببینیم که نشد و این جرقه دعوامون شد :) خب کش هم پیدا کرد و تا امروز طول کشید. دیروز که نبودم دو تا خواهرای مامان اومده بودن اینجا. پیش مادرشون. یعنی خاله نیستن که، عمه ن! ولش کن راجع بهشون حرف نزنم بهتره...

شبا هم که سین میومد اینجا و صبا صبونه مشتی میزدیم به بدن. دیشبم برگشتنی یکم موز خریدم با شیر صب شیر موز درس کردم با نیمرو.

به قول شاگردام، کانکلوژن! آی لاو تریپ :))))))

  • ۱۶/۰۸/۲۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">