408
ویندوز رو عوض کردیم. الان دارم دونه دونه نرم افزارامو نصب میکنم. ایش. چه کار بیهوده ای! امیدوارم دیگه اسیر ویروس نشه لپ تاپم تا کارامو با فراغ بال انجام بدم ایشالا. البته یکی از رماش رو دراوردیم. اما خب کنده لامصب. حالا ایشالا حالش خوب شه. ایشااااالا
آخه خانوم دکتر! آخه لامصب! آخه نود تومن واسه چهل دقیقه مشاوره؟ اون هم بنا بر تشخیص خودت؟ آخه انصافت کجاس؟ به کدامین گناه؟ من بگم غلط کردم و برگردم به رابطه غلطم بهتر نیس آیا؟ تا برم مشاوره بگیرم با این هزینه هنگفت! اون وقت اگه بهم بگه بهم بزنین که خودم از قبل هم همین تصمیمو گرفتم. نود تومن بدم که تاییدم کنه؟ اگه هم بگه که نه بمون و با هم بسازید و به درد هم میخورید اونوقت نود تومن هیچ؟ البته اون موقع میتونم پولشو از خود خان بگیرم! الان من چه کنم آیا؟ آخه عروسی نین هم در پیشه، کفش و کیف و شال و کادو... هی خدا. قربون کرمت....
تازه امروز بعد از دو سه هفته از شروع ترم جدیدم خانوم مدیر آموزشگاه میفرماین جمع ساعتهات رو بنویس برامون تا چکت رو اوکی کنیم. اوه چه دست و دل بازید شما. حالا تاریخ چکتون کی هست! انگار شما خود چلاقید که چهار تا عدد رو جمع بزنید. آقا جیب ما رو نزنید فقط انصافا!
- ۱۷/۱۲/۲۷
راستش من یه زمانی معتقد بودم که بهترین کسی که میتونه راهنماییم کنه یه مشاور عالی و کار بلده. یه شخص سومی که بتونه جریانو از بیرون ببینه و به من بگه که چی کار کنم.
بعد تر اما یه دفتر برداشتم و تو هر زمینه ای هر مسئله ای که داشتم رو به چالش کشوندم. انقدر از زوایای مختلف نوشتمش که بتونم به یه نتیجه درست برسم. نمیدونم از جهت علمی روش من مورد تایید هست یا نه. حتی از جهت روانشناسی. اما حداقلش این بود که وقتی مینوشتم نظرات خودم رو از جهت احساسی و منطقی میدیدم. اینجوری دیگه کسی اجبارم نمیکرد که این روش برات بهترینه.
نتیجه داد؟ خیلی زیاد. تو زندگیم بهترین تصمیم ها رو اینطوری گرفتم. سخت بود. یه وقتی نتیجه میشد صد درصد خلاف میلم :دی . اما چون خودم بهش رسیده بودم و نظر خودم هم دخیل بود برام اوکی بود.
خوبی؟ همه چی خوبه؟