آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

450

| چهارشنبه, ۷ فوریه ۲۰۱۸، ۰۱:۲۰ ق.ظ

دیشب به مامان اولین قرصشو دادم. اینقدر باهاش چونه زدیم که قبول کرد بخوره. البته خودشم دیگه خسته شده. انشالله که نتیجه بخش باشه.

دیشب با مامان و بابا انگلیسی رو شروع کردم. از دست بابا که کلی خندیدم. اینقدر لوس بازی دراورد و خودش رو تکون تکون داد که مردیم از خنده :))

امروز هم احتمالا خواهر اینها بیان :)

آها دیروزم با استاد صحبت کردم. خودمو زدم به خرگوش بازی.

واسه عروسی نین کلی کار دارم :(

نمیدونم چقدر کادو بدم.

  • ۱۸/۰۲/۰۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">