آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۱۱۰۴

| يكشنبه, ۲۷ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۴:۲۳ ق.ظ

یه ساعت پیش از دندون پزشکی اومدم

دو تا دندون عقل رو همزمان و تنها تنها رفتم کشیدم. خودم باورم نمیشه از این جهاد اکبر! 

چرا اینقدر آدم بزرگ شدم؟

مثل سگ میترسیدم ولی کار دکتر عالی بود. 

امیدوارم بعدش هم اذیتم نکنه همچنان. یه مقدار کار چندشی هست و از این خونریزی و پانسمان بعدش بدم میاد. امیدوارم دردی در کار نباشه

۱۱۰۳

| شنبه, ۲۶ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۷:۴۱ ق.ظ

رفتم دکتر و خدا رو صد هزار بار شکر هیچ مشکلی نبود

1102

| جمعه, ۲۵ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۶:۱۷ ق.ظ

دیروز روز تعطیل شرکت بود. اما به دلیل قطعی های مکرر برق گفتن روز کاره. از اونجاییکه همه کارهام رو انداخته بودم پنجشنبه مجبور شدم مرخصی بگیرم. صبحش نمونه مدفوع برداشتم بردم آزمایشگاه. باید برای سونو ناشتا میبودم اسنپ گرفتم رفتم کلینیک برای سونو. قبلش دو لیوان آب هم خورده بودم. دیگه گشنه و جیشو نشستم تا نوبتم شد. ۱۰.۱۵ اینا بود رفتم توی اتاق. که گفتن نسخه سونو ایراد داره‌. همونجا زنگ زدم ییل و اونم دمش گرم سونوم رو درست کرد برام. و من رفتم و سونوی کامل شکم و لگن و ۳۰‌.نه انجام دادم. خدا رو شکر که مشکلی نداشتم. فقط دکتر ازم پرسید پر!یود.ات منظمه گفتم آره. گفت شکل تخ..م!دانهات به تنبلی میخوره اما علایمت نه. پس نداری. شاید بردم به پزشک زنان هم نشون دادم

 الا نمیدونم اون چی هست. خلاصه. بعدش اومدم برای بردن دفترچه مادربزرگ به خونه دایی‌ حواسم بود برای تولد زن برادر کادو پیدا کنم و یه بلوز قشنگم واسش گرفتم. بعد دایی اومد و دفترچه رو ازم گرفت. برگشتنی وسایل چیزکیک گرفتم و هلک هلک تا رسیدم خونه دو بود‌ زارتی هم برق رفت :|

خلاصه توی تاریکی و بی آبی بدنم رو شستم و یه جاهایی رو کورمال کورمال شیو کردم و رفتم دکتر بعدی برای لیزر. یه جاهایی رو لیزر کردم و اومدم. حدودا ۱۸۰ تومن شد. سیبیلها و ریشها رو هم دادم به باد. و برای دو هفته بعد باز نوبت گرفتم. خیلی سووووزناک بود. دیگه اومدم خونه چیزکیک درست کردم. دوش گرفتم. همین.

فردام یه متخصص ریشه وقت گرفتم. دکتر خودم گفت یکشنبه عقلمو میکشه. میترسم ولی استدس ندارم. فردام برم ببینم چی میگه این دکتره حالا. پس فردا شاید بگم پر کنه و نکشه عقلو. خدا داند.

خدایا شکرت بابت شغلم، بابت بیمه تکمیلی که هزینه های چکاپم به صفر میل کرد، بابت نعمت سلامتی.

1101

| دوشنبه, ۲۱ ژوئن ۲۰۲۱، ۱۲:۲۵ ب.ظ

حدودا یه هزار دلار برای استارت کار رو از کجا میخوام بیارم؟؟؟؟

دیشب خواب دیدم پی اچ دی دانشگاه کارشناسیم قبول شدم. رفتم اول مهر ولی منتظر ویزا بودم. یه جورایی مکقتی رفتم اونجا درسمو شروع کنم تا ویزا بیاد. خیر باشه ایشالا

۱۱۰۰

| شنبه, ۱۹ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۴:۵۸ ق.ظ

 این عن خانم هم هر بار نزدیک پریودشه به من میپره. از سر صبح که اومده چس کن رو زده به برق و ایرادای بنی اسراییلی از من میگیره تا لحظه آخر. همشم میخواد بگه من میفهمم. من مهمم. من چسم. من الم. من بلم. هیچی بهش نمیگم ولی ازش متنفرم این موقعا‌. اون محبتا و حمایتای الکیش هم واسه اینه که ثابت کنه من خوبم. اَن

 

۱۰۹۹

| چهارشنبه, ۱۶ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۷:۵۸ ب.ظ

پریروز رفتم چشم پزشکی. چکاپ شدم و گفت چشم چپم آستیگماته. جفتش رو بیست و پنج صدم نوشت. گفتم عینک میخوام برای کار با کامپیوتر. خلاصه از همونور رفتم عینک فروشی و عینک مورد نظرم رو بعد از تست هزار مدل انتخاب کردم. عدسیش شد ۸۰۰ و خورده ای و قابش هم ۶۷۰ و در مجموع ۱۴۷۰ تومن برام حساب کردن 

دیروز مامان گفت عینکتو عوض کن. خوب نیست. ولی من توجه خاصی نکردم به حرفش. از این به بعد باید برای خودم زندگی کنم. پس باید بتونم پای تصمیمام وایسم!

الان دارم میرم آزمایش خون. چکاپ شم. از ییل خواستم برام سونوگرافی هم نوشت‌. خیلی گشنمه از دیشب ناشتام. هر وقت میخوام آزمایش خون بدم به حریص ترین حالت عمرم میرسم :)

این از این

ینو نوشتم تا از خرجهام بدونم. کلییییی خرج مونده. اما خدا کمک میکنه :)

۱۱۰۸

| پنجشنبه, ۱۰ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۹:۵۳ ق.ظ

پاس ریکوئست...

| پنجشنبه, ۱۰ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۳:۲۲ ق.ظ

پس من کی پاس ریکوئست میشم؟ ها؟

۱۰۹۷

| سه شنبه, ۱ ژوئن ۲۰۲۱، ۰۴:۰۷ ق.ظ

عدل امروزی که زیر مانتوم تی شرت پاره پوشیدم باید روز اندازه گیری سایزامون توسط همکارمون باشه؟؟؟

 

تا الان که پیچوندم. تا آخر وقتم بپیچونم فردا لباس با آبروتر بپوشم.

امروز پمپ پره ای رو شکافتیم و از درون دیدم

سفرنامه نوشتم. باید ادیت و تکمیل کنم

 

1096

| دوشنبه, ۳۱ می ۲۰۲۱، ۱۰:۲۹ ب.ظ

بیا قربون سرم برو

مرتیکه داغون استرسی

خیلی کند داره پیش میره. میخواست فوضولشو بشناسه که تویی‌ به تو چه الدنگ