آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

1470 Dating sucks :|

| يكشنبه, ۱۰ مارس ۲۰۲۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۰ مارس ۲۴ ، ۱۳:۲۱

1469 جمعه و شنبه که گذشت- میت آپ و دیت و استاد خفن

| يكشنبه, ۱۰ مارس ۲۰۲۴، ۱۲:۰۸ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۰ مارس ۲۴ ، ۰۰:۰۸

۱۴۶۸ رویت

| جمعه, ۸ مارس ۲۰۲۴، ۰۸:۲۰ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۸ مارس ۲۴ ، ۰۸:۲۰

1467 باز هم دیت

| چهارشنبه, ۶ مارس ۲۰۲۴، ۰۹:۱۲ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۶ مارس ۲۴ ، ۲۱:۱۲

1466 اخر دنیا؟ مووآن گرل

| سه شنبه, ۵ مارس ۲۰۲۴، ۰۳:۳۴ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۵ مارس ۲۴ ، ۱۵:۳۴

۱۴۶۵ توالت خارجی

| دوشنبه, ۴ مارس ۲۰۲۴، ۱۰:۵۴ ب.ظ

امروز عصر دو بار رفتم دستشویی و به روش خشکشویی با خودم بطری نبردم

وقتی رسیدم خونه دچار چنان خارشی بودم که مستقیم پریدم زیر دوش

چرا من نمیتونم با دستشویی خشک کنار بیام آخه؟ این همه میلیاردها انسان در جهان خودشونو نمیشورن. چرا من نباید بتونم خب؟

1464

| يكشنبه, ۳ مارس ۲۰۲۴، ۱۰:۵۲ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۳ مارس ۲۴ ، ۱۰:۵۲

1463 پیک می

| سه شنبه, ۲۷ فوریه ۲۰۲۴، ۱۱:۴۳ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۷ فوریه ۲۴ ، ۲۳:۴۳

1462 رویای ناصادق

| سه شنبه, ۲۷ فوریه ۲۰۲۴، ۰۱:۰۹ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۷ فوریه ۲۴ ، ۱۳:۰۹

1461 اولویه، عدسی و ماکارونی

| دوشنبه, ۲۶ فوریه ۲۰۲۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ

دیروز صب رفتم جیم. ساعت 12 اینا تموم شدم اومدم خونه و شروع کردم پیاز سرخ کردن

ناهارم مرغ داشتم گذاشتم ایرفرایر به همراه سیب زمینی. برنج هم از قبل داشتم.

بعد یه مایه ماکارونی هم درست کردم فیریز کنم برای آخرتم. یعنی روزای آخر هفته.

بعد یهو دلم الویه خواست. دیگه باقی مرغا رو گذاشتم بپزن به همراه سیب زمینی تخم مرغ

دیگه نخود نزدم. خیلی شیرینن نخوداشون

درس هم نخوندم

فقط از این کارا کردم

یه کدو حلوایی هم خریدم و یه کاکا کدو هم درست کردم.

میوه خوردم

میخواستم واسه پرمیت ایرانیا اپلای کنم که دیگه بیخیالش شدم

شبش با خواهرم حرف زدم و خوابیدم

یه برفی باریده که نمیشه اصن راه رفت!

یه وضعی!

روز شنبه هم که سر کار بودم. از ساعت 4 تا 11. رسیدم خونه پاره بودم. یه سیب زمینی سرخ کردم واسه شام و بعدش لالا

هیچی این پست بی محتوا جهت ثبت در تاریخ بود فقط

آها واسه مهمونی عید هم دعوت شدم. روز جمعه اول عیده انگاری. اول گفتم لباس بخرم. بعد گفتم ولش کن بابا از همین پیراهنا که دارم میپوشم دیگه. چه خبره مگه

البته یه جشن دیگه هم هست. شب سال تحویل هم که خونه الفی هستیم

همین دیگه