461
چقدر عوض شدم من!
احساس خیانت کردگی میکنم!
اما میدونم اگه چشممو رو خواسته های خودم ببندم این خیانت به خودم خواهد بود.
جالبه که نمیدونم چی میخوام
یعنی میدونم، اما با خودمم رو درواسی دارم.
من دیگه اون آواره چند سال قبل نیستم.
من پوست ترکوندم
من فکر کردم
من بزرگ شدم
من عوض شدم. آره
ازخدا خواستم اونی که درسته و خیر و صلاحه رو به دلم بندازه
الانم دلم مث یه تیکه یخ شده
سرد سرد
امیدوارم اونی که صلاحه رو تو دل اونم بندازه
که دل اونم یخ شه
با حرفایی که مشاور زد باز تلنگر خوردم
خدایا ما علایقمونم یکی نیس
یعنی تو آیندمونم مثل الان حرف مشترک نداریم بزنیم
دندون لق رو باید کند
امیدوارم دیگه اشتباه نکنم
من سالای زیادی از زندگیم و فرصتای بالقوه ای رو از دست دادم
خدایا خوب بخواه برام لطفا...
- ۱ نظر
- ۲۸ فوریه ۱۸ ، ۱۴:۰۴