266
| يكشنبه, ۲ آگوست ۲۰۱۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ
امروز دو بار خوشحال شدم. حتا میتونم یه نشانه در نظرش بگیرم. اول دومیش رو بگم که همین الان تو سایت سنجش دیدم که زمان کنکور ارشد افتاده به شونزدهم و هفدهم اردیبهشت. این عالیه یعنی عالی! یعنی دقیقن نه ماه فرصت! تنها مشکل اینجاست که نمیدونم رشته خودمو بخونم یا تغییر رشته بدم.
مورد اول هم این بود که امروز آبزرو شدم یهویی و نتیجش هم خیلی راضی کننده بود. این بهم یه اعتماد به نفس و انرژی خوبی داد.
اتفاق ناگواری که دیروز برام افتاد این بود که وقتی داشتم تو یه بعدظهر نمور و گرم و مأیوس کننده سعی میکردم پوست لبم رو با دندون جلویی بکنم یه زبری ناخوشایندی رو با لبم حس کردم. وقتی دویدم به سمت آینه دیدم ای دل غافل... دندون جلویی موش موشیم لب پر شده. خیلی غصه خوردم حتی خواستم برم دندونپزشکی اما خب نرفتم.
امروز به شکل جدی سه درس از پونصد و چاهار رو خوندم. یعنی خواستم یک گام محکم بردارم :) خدا رو شکر که امتحان ارشد هم عقب افتاده و من این رو به فال نیک میگیرم!
و چیزی که فکرم رو جدی مشغول کرده برنامهریزی برای تبدیل شدن به یک معلم یا مدرس زبانه! البته امیدوارم که آموزش و پرورش رشته دانشگاهی منو بخواد!
امروز شدید هوس بستنی عروسکی کرده بودم و الان تو فریزره که برم بخورمش :))چقدر بد که اینجا شکلک نداره :)
از آموزشگاه اومدنی با سین رفتم تا عکس پرسنلی بگیره و سر راه یخ در بهشت آبلیمویی خریدیم. نمیدونم چرا اینقدر دونه های ریحون توش سفت بود! فک کنم پلاستیک بود...
- ۱۵/۰۸/۰۲