271
صفحه نرم افزار رو جلوم باز میکنم تا تمرینایی که دارم رو انجام بدم. اما میبینم که حوصلهش رو ندارم. پس میبندمش. عطر تاس کباب تو خونه پیچیده. با اینکه روز تعطیله اما صب زود پاشدم و الان گشنمه. ولی منتظر برادر و همسرش هستیم. کاری ندارم بکنم... درس و کلاس زبان و همین. بی هدفی درد بدیه! o.O
دیروز عصر رفتیم پیاده روی با س. شب قا.ر_چ سو_خ_ار_ی درس کردم. واسه بار اول بد نبود. اومممم.... دیگــه فکر کــنم... چیز خاصی نبود. دلم میخواست چی کن است را گان.ف درس کنم، مرغ نداشتیم. میخواستم کش.ک باد.م.جون درس کنم بادمــجون نداشتیــم! در نهایت رسیدیم به قا.ر..چ سو.خ.ا.ری. اما دونه دونه غلتوندن تیــکه های قا.ر.چ تو آ.رد بعد تخ.م م.ر.غ بعد آ.رد سو.خ.اری بعد دوباره ت..خ..م م...ر.غ و باز هم آ..ر.د. سو.خ.ار.ی سخت نیس؟ به نظرم دیگران همش رو یهو میریزن تو ت..خ..م مر.غ بعدم خالیش میکنن تو آرد سو...خار.....ی!
* نمیدونم چرا این بلا رو سر نوشتهم آوردم :)) انگار مثلن خیلی خواننده و طرفدارای زیادی دارم واسه این نخواستم کسی با سرچ پیدام کنه اتفاقی حتا =)) =)) =))))))
جمعه_سی مرداد_هوا ابری
- ۱۵/۰۸/۲۱
خوبه این وبلاگ رو هم یه نگاهی بندازی!!!!!!!
چند تا پست بخون بعد دیگه متوجه میشی هیلا فقط کپی میکنه. واقعا نمیدونم چرا ؟؟؟؟
http://pichomohre.blogfa.com/