روز پنجم
امروز اولین روزاز بهارمون بود
دیشب خیلی بدخوابیدم. تا صب هزار بار پاشدم. دیشب یه بارون فوق العاده بارید.صب هوا روح نواز بود. ده و نیم بیدار شدم. بعد از صرف صبحانه و یکم مطالعه مقاله با آ رفتیم کمی قدم بزنیم که سر از مرکز خرید درآوردیم. کمی فروشگاههای ال سی و اچ اند ام و اسپلش و ... رو نگاه کردیم و از دایسو یه تخته خریدم. از پله برقی پایین رفتنی بالا رفتیم و بسی خندیدیم. اومدیم خونه ناهار خوردیم و بعدش راه افتادیم به سمت گلوبال ویلیج که عالی بود به نظرم. خیلی خوب بود. از افریقا چنتا جاسوییچی و جاشمعی و سیکرت باکس خریدم به قیمت بیست, بیست و پنج درهم. بعدش از پاکستان یه کاپشن چرم خریدم صد و ده و به قدری چانه زدیم ک چانه درد گرفتیم. از یه جای دیگه هم یه نیم ست بدل خریدم پانزده درهم. در مجموع امروز صد و هفتاد و هفت درهم خرج کردم. بیست و یک هم از بیبی شاپ خرید کردم که میشه بعبارتی صد و نود و هشت درهم. آهان، یک فلافل هم خوردیم که با نوشابه شد پانزده. الان خسته داغون و له له میباشم.شب بر همگی خوش...
- ۱۷/۰۳/۲۱