هوای حوصله تنگ است...
این مدت چه کردم و کجا رفتم؟
شهر دانشگاهی بودم و مشغول درس.
تصمیمات جدید برای زندگی؟ گرفتم
تا کی با امید واهی منتظر واستم تا کسی از راه برسه و آیا خوشبختم کنه آیا نه؟
اونچه که در توانمه باید برای خودم انجام بدم.
حوصله ندارم بیشتر بنویسم.
کیه که بخونه؟
بهتر!
این روزا دورم حسسسسسسسسابی خلوته
توی این شهر تقریبا که نه، عملا هیچ دوستی ندارم!
دو سه تا دوست خویم هم پراکنده ان اینور و اونور و گرفتار زندگی خودشون.
حوصله س رو که اصلا ندارم.
واقعا بیشعورتر از اون چیزیه که فکرشو میکردم.
یعنی تا الان که به گوشش رسیده که ما جدا شدیم حتی یک پیام هم بهم نداده!
تا حالا چیه. از روز تولد به اینور که یکی دو بار بی محل خواس بیاد خونمون و منم نبودم.
اصلا دوس ندارم دیگه باهاش نشست و برخاست داشته باشم.
واقعا آدم خودخواه و عقدهای هست
آخیش سبک شدم.
:)
دوستای خوب پیدا میکنم. میدونم!
*o_O اُه مای گاش!!!! همین الان حرفشو زدما!!! o_O
- ۱۸/۰۵/۰۱