561
| يكشنبه, ۹ سپتامبر ۲۰۱۸، ۰۵:۰۱ ق.ظ
امروز داشتم فک میکردم چقدر دلم کافه رفتن میخواد. اون زمان که تو زندگیم بود خوا ناخواه با ترس و لرز یا با دل گشادی بلخره هر از چند گاهی یه کافه ای میرفتیم و مینشستیم و گپی میزدیم. اما حالا هر چی فک میکنم کسی پیدا نمیکنم. شایدم باید دیگه تنها برم!
این سری که رفته بودم پیش خواهر کلی خرید کردم. چهار تا مانتو، چهار تا تیشرت، شلوار، دو تا کفش، شال، پیراهن. خریدم اینا رو ولی انصافا با قیمت خیلی خیلی پایین. یعنی همه اینا شاید کلا ۶۰۰ تومن شد. یه کنسرت فوقالعاده هم رفتیم. سهم من از همه اینا شاید صد تومنم نشد. این سری همه خرجها رو خواهر کرد.
دیروز یه دورچشم ایرانی خریدم با یه ضدلک. از دیشب دارم استفاده میکنم. با موهامم هیچ خوب نیستم. موادمو بذارم رو کلهم زودتر خوب شم. راستش از هزینه آرایشگاه زورم میاد :|
- ۱۸/۰۹/۰۹