623

خب معمولا دوست دارم هر سال یه جمع‌بندی از کل سالم داشته باشم و بعدش اهدافم رو برای سال بعد بنویسم. پارسال نمیدونم نوشتم یا نه، باید نگاه کنم. اما امسال میخوام بنویسم

امسال فروردین، شروع فصلی نو در زندگیم، در واقع آشتی با رشته تحصیلیم توی ترم چهار! و بالاخره پایان یک رابطه که اذیتم می‌کرد.

اردیبهشت قشنگ مشغول کارای پایان نامم شدم. اولین مقاله‌م رو دادم. هر چند کنفرانسی بود. اما خب برای شروع خوب بود.

خرداد ماه هم مشغول پایان نامه بودم

تیرماه فکر میکنم از اواخرش تا اواسط مرداد از اینجا به شهر دانشگاهی پناه بردم. دیگه جوری بود که شب وسط خواب پا میشدم و لپ تاپ روشن میکردم. پایان نامه خسته م کرده بود. وقتی رسیدم باز دوس پسر پیام داد که بیا برگردیم. تا اوایل شهریور درگیر بود. اما یه شب بلخره توی چت بهش گفتم دور منو خط بکش. اونم برای همیشه خداحافظی کرد. فکر نمیکردم برای همیشه‌ش واقعی بوده باشه.

اینو قبول دارم که یه خورده بد تمومش کردم. نباید یهو قطع میکردم و یا توی چت و تلگرام باهاش کات میکردم. اما جور دیگه نمیشد. نمیکند ازم.

شهریور رفتم پیش جوجه. کلی موندم و کلی هم خرید کردیم

باز اول مهر رفتم خوابگاه. با اینکه نه جایی داشتم نه کسی رو میشناختم اما یک هفته پیش کسایی موندم که اصلا نمیشناختمشون و اونام فکر میکردن من ورودی ام! تو اون مدت مقاله کنفرانسی دومیم رو هم نوشتم

بعد اون رفتم اتاق قبلی، پیش مه موندم.

تونسته بودم خودمو به استاد بقبولونم. از اینجا شدم TAش. توی آبان یا آذر بود که منو به عنوان TA‌بچه های ارشد معرفی کرد. فکر میکنم دو جلسه کلاس گذاشتم براشون.

به شدت مشغول پایان نامه بودم

آذر ماه و اوایل دی هم به تکمیل پایان نامه گذشت

دی ماه خیلی برام مهم بود. اواخرش بالاخره تونستم از پایان نامم دفاع کنم. سبک شدم توی این ماه، اما یه خورده هم دلم گرفت. بال و پری داشتم توی  دانشگاه. همه میشناختنم و بهم سلام میدادن. دیگه داشت تموم میشد.

بهمن ماه یه سفر دوستانه رفتم. خیلی برام مفید بود. تولدم رو کنار جوجه جشن گرفتم و فرداش بود که فهمیدم دوس پسر سابق ازدواج کرده. دروغ چرا، یه کمی از خودم ناامید شدم.

اسفند، آزمون دکتری، سفر دوباره به شهر دانشگاهی و تسویه حساب و تامام.

توی این سفر آخری قرار کاری جدید گذاشتم و میخوام اونم به ثمر بنشونم اگه خدا بخواد.

سال خوب و پرباری بود. تقریبا هر ماهش یه اتفاق مهمی تو زندگیم افتاد. امیدوارم ۹۸ بهتر از این باشه

برای برنامه‌های ۹۸ هم باید بنویسم

باید یه کارای خوبی بکنم

در کل امسال همیشه یک ماه پشت سر هم خونه نبودم. دائم یا شهر دانشگاهی بودم، یا تهران. خیلی کم خونه موندم