721
| شنبه, ۸ ژوئن ۲۰۱۹، ۰۲:۳۷ ب.ظ
از چهارشنبه جوجه اینا اینجا بودن
حوصله هیچی و هیچکسی رو ندارم
امروز رفتنی اینقدر اشک ریخت و ضجه زد که خدا میدونه
تا وقتی که ماشین سر خیابون بپیچه هم اسم منو داد میزد :(
جیگرم ریش شد
باباشم کلی یُبس بازی درآورد نمیدونم چرا
کلا اینجا که میان یُبس میشه
خونه خودشونم گهگاهی یُبسه
ولی فعلا ناراحنم
حموم باید برم
شامم هنوز نخوردم
دیگه باید بشینم یه برنامه ای واسه زندگیم بریزم
عصری ف زنگ زد منو به شهر دانشگاهی دعوت کرد، الکی
پاشم که برم صبجم زودتر پاشم
چه ابروهایی دارم من
- ۱۹/۰۶/۰۸