1200
الان ساعت 12:09 بامداد 2 جون هست.
من میان انبوهی کار نکرده نشستم به پست نوشتن!
17 می اسباب کشی داشتیم و حدودا یه هفته بعدش اومدیم خونه جدید و خونه قبلی رو تمیز کردیم و تحویل دادیم و کمی هم اصطکاک داشتیم که من با استفاده از تکنینک دایورت سعی در مهارش داشتم. واقعا این بخش از زندگی خودش یه مثنوی هفتاد من به نظر میادش!
القصه که دیروز کلیدها رو تحویل دادیم و حالا باید تا ده روز آینده منتظر 500 دیپازیتامون باشیم.
دو روز پیش هم بلخره بعد از هزار سال یه مترس فول انتخاب کردم و سفارش دادم. هفته بعدی میرسه. باشد که خوب باشد.
امروز یه مصاحبه کاری هم رفتم. یه رستوران جدید به عنوان hostess که اصلا نمیدونم شرح وظایش چی چیه. فقط میدونم که جمعه باید برم به همراه یکشنبه. یکشنبه که کنگره هم هستش و من والنتییر شدم و علاوه بر اون جای قبلی هم حتما باید برم. ببینم میتونم اونو نرم به همین بهانه یا نه. امیدوارم بتونم چون واقعا پاره میشم اینطوری :(
دیگه چی رو نگفتم؟ کلاس آندرگردی که میرم هم به شکل عجیبی ف...د آپه :( و من اجساس میکنم اوضاعم خیلی خیته. جالا برم بخوابم ببینم میتونم فردا صب بشینم به درس خوندن یا نه
فردا عصر یه میتینگ در مورد کنگره دارم و بعدش هم کلا روزای شلوغی منتظرمه...
- ۲۲/۰۶/۰۲
سلام
شرمنده مترس فول چی بید؟