1360 دیت وزرشی
| پنجشنبه, ۱۰ آگوست ۲۰۲۳، ۰۷:۲۹ ب.ظ
امروز بعد از بیش از یک هفته اومدم دانشگاه و اون پست داکه رو دیدم. تا منو دید کلی خوشحال شد و گفت میخواستم ببینمت و این حرفا
بعدش هم کلی حرف زدیم و در مورد قرمه سبزی گفت خیلی خوشم میاد. گفتم من میتونم یه بار که درست کردم برات بیارم. اونم گفت میتونیم با هم بریم بخوریم.
گفت جایی میشناسی که خیلی خوب درست کنه؟ گفتم خودم :))) هیچ کدوم رستورانا مث من درست نمیکنن
خلاصه کلی خندیدیم و آخرش یه جوری حرف رو کشوندم به دوچرخه سواری و آدرس تریل خواستم ازش بپرسم که گفت اصن بیا ویکند با هم بریم :)))
بله و اینگونه شد که قرار شد این ویکند باهاش برم دوچرخه سواری
اینم از این
حالا بیش از پیش باورم شد که این گارد من بود که بسته بود نه بخت بلندم :)))))
- ۲۳/۰۸/۱۰
اوه اوه دیت پست داکی چه شود :))
بچه های شما آینشتاین میشن رسما :دی