آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

1523 روزمرگی

| سه شنبه, ۳۰ جولای ۲۰۲۴، ۰۵:۵۷ ب.ظ

دیروز کانکلوژن مقاله رو نوشتم بعلاوه یه سری ادیتای ریز

امروز ابسترکت رو یه جورایی جمعش کردم. فقط مونده یه تصویری که استاد گفت تولید کنم که کد مقاله قبلی رو هم دارم اما تنبلیم میاد تا بشینم بخونم و این عکس جدید رو درست کنم. چون که کدش رو استادم نوشته بود

ظهر با نانی رفتیم جیم کمتر از یه ساعت ورزش کردم و اومدیم ناهار خوردم

نشستم تا این عکسه رو درست کنم که هنوز با چت جی پی تی اتفاقی نیفتاد. ببینم میتونم خودم کاریش کنم

ظهری برگشتنی از جیم با نانی ر رو دیدیم. حالم ازش بهم میخوره با این لایف استایل گهی که داره مرتیکه لاشی

موقشنگ خار مادرشو برده یه شهر اطراف موزه رو نشونشون بده. امروز آموزش رانندگی داشتیم که رفت برای فردا

فردا شب قراره بچه ها برن وینگز بخورن. منم گفتم میرم. احتمالا موقشنگ رو هم ببرم با خودم. اگه بیاد. گفته بودم یه کمی گارد داشت در مقابل دوستام؟ البته به میزان قابل توجهی گاردش اومده پایین و الان طوریه که خودش بهم میگه به دوستاتم میتونی بگی فلان جا رو با هم بریم اما من معمولا میگم نه :)) دیگه فعلا همین. برم یه خاکی بر سرم بریزم فعلا!

  • ۲۴/۰۷/۳۰

نظرات  (۱)

  • آلباتروس ...
  • طبیعیه که چند تا از کلمات رو متوجه نشدم !!

     

    پاسخ:
    نمیدونم. یکی دو تا کلمه انگلیسی منظورته؟ بپرس تا بگم :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">