1538 تا چشم بهم زدم پنجشنبه شد که

واقعا زمان سریع میگذره!

کل این هفته به صحیح کردن اساینمنتای درسی که ta هستم گذشت

واقعا نکبت خالص بود این ترم. استاده که به شدت او سی دی و مریض بهم میگه اگه جواب آخر تا سه رقم اعشار و محاسبات میانی تا چهار رقم اعشار نبود فلان قدر نمره کم کن

اینقدر باید با دقت صحیح کنم که اصن ولش کن بگذریم

بخاطر همین بیشتر از حالت نرمال وقت میگیره و نمیتونم کیلویی نمره بدم

گفتم یا نگفتم؟ نگفتم

پنجشنبه پیش رفتم پیش استادم و در مورد تی ای های ترم بعد رخصت گرفتم و ایشونم اجازه داد مشروط به اینکه به ریسرچم لطمه ای وارد نکنم

باورم نمیشه از هفته قبل تا الان ریسرچمو دست نزدم

فردا میخوام برم آفیس از صب کار کنم مث سگ

هم لبیم یه چیزی ازم میخواد که بهش بگم که البته خودمم بلد نیستم :| اما ظهر باهاش میتینگ گذاشتم

بعد از ظهر میخواستم برم باشگاه و یوگا بعدش اما نمیدونم میرسم یا نه. اگه برم باید برگردم آفیس و تا شب بمونم کار کنم تا بشوره ببره

دیگه اینکه خیکی شدم و شکم و پهلو در آوردم و خیلی ناراحت شدم

واسه همین دیروز جیم بودم وزنه زدم و امروزم با اینکه خونه بودم عصر رفتم باشگاه نیم ساعت تردمیل و بعدش نیم ساعت شکم و پهلو

راستی دوشنبه رفتم یه عالمه چیز میز خرده ریز خریدم واسه خواهرزاده ها و سه دست لباس کوچولوی پسرونه واسه برادرزاده

یه کاسه واس خودم خریده بودم که دیدم ترک داره امروز برداشتم بردم پس دادم یه پیرهن مردونه قیمت مناسب دیدم که برداشتم احتمال زیاد بدم به دوماد. نشد میدم بابا. حالا جمعه میرم خرید یکی دوتا پیرهن هم واسه بابا و برادر برمیدارم و تمام

البته کفشای خودمم خراب شدن و اگه چیزی گیرم بیاد برای خودم میخرم

 

شایدم همون کتونی نایکیم که یکمی پاره شده رو پوشیدم و بردم اونجا شستم و تعمیرش کردم. چون پارچه ایه یکمی روش سوراخ شده اما راحت و خوبه یکمی هم بو میگیره. یه بار شستمش اما همون موقع هم بهتر نشد. نمیدونم دلیلش چیه. آره اصلا همونو میپوشم چه کاریه کفش جدید بخرم... فقط تو هواپیما نمیتونم کفشمو در بیارم😅😅😅 البته یه جورابای مناسبی براش دارم که اگه بپوشم اوکی خواهد بود

دیگه اینکه موقشنگ هم مریضه همچنان و به شدت وسواسه بخاطر اینکه من مریض نشم میگه شنبه ماسک میزنم و فلان

دیگه چی؟ فک کنم همین

دیگه اینکه از نو رژیم قند رو با الفی شروع کردیم و امروز روز سوممونه🥲 با این شرط که شنبه رو بهم تخفیف بده

دوشنبه با هم رفتیم رستوران و دلی از عذا در آوردیم و من تهش یه چیزکیک گنده سفارش دادم که به لعنت خدا هم نمی ارزید اما چون پول دادم باید میخوردمش

الان پاهام گرفته و مطمئنم صبح عضلات پهلوم خواهد گرفت

شام یه املت تک تخم مرغه زدم با قارچ و فلفل دلمه و اسفناج. خوشمزه بود با نون ناااان خوردمش. یه نون ضخیمیه که میذارم توی هواپز و بیشتر مغزپخت میشه خیلی دوستش دارم مث تافتون میشه. اما باید مصرف نانمو بیارم پایین. برنجمم کم کردم...

اه یادم رفت لیست سوغاتیا رو بنویسم که جمعه خرید الکی اضافی نکنم...

برم بخوابم که فردا کلی کار داریم ...