1199
امروز ۱۲ می کلید خونه جدید رو از منیجرمون گرفتیم
و دیگه این خونه مال ما شد
البته اجاره جون رو هم ریختیم تا کلید رو داد بهمون
همخونه همچنان غر میزنه همش و این خیلی حس بدی بهم میده
ولی خونه جدید واقعا بهتر از اینجاست
هم بزرگتر و جادارتره و هم جاش بهتره
درسته یه سری نکات منفی هم داره ولی خب به نظرم نکات مثبتش بیشترتره
دیگه این که دوست گرمابه و گلستانم ع دیروز توی لب خودش رو به فنای عظمی داد و بلایی سر خودش آورد که سر از بیمارستان درآوردیم
و البته خاک بر سر سیستم درمان و بهداشت این کشور که برای هر مورد اورژانسی اعم از یه بخیه ساده باید حداقل دوازده ساعت تو سالن انتظار بشینی
چطور میشه شهر به این بزرگی یه مطب شبانه روزی دکتر نداشته باشه و تو ناچار شی بری اورژانس
خلاصه که ع یه چند ساعتی نشست و دیگه شب رفت خونشون و بیخیال داستان شد
عوضش امروز رفتیم کلینیک دانشگاه و دکتره معاینش کرد و هیچ کاری نکرد :))))
خلاصه که خدا به من رحم کرد وگرنه نمیدونم چه خاکی باید به سرم میکردم
امروز هم یه ایمیل بلندبالا برای استادم نوشتم که این کار خیلی خطرناکه و اینا و بگو یه نفر بیاد دریا کنه که ایشون باهام میتینگ گذاشت و گفت که آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته🫣
گفت مته جدید واست سفارش میزنم اگر چیزی میخوای بگو که من یه شیلد محافظ صورت و یه جعبه کمکهای اولیه خواستم🤦🏻♀️ نمیدونه که دیروز خونریزی داشتیم 🫤 اونم بهم کلی کار محاسباتی داد که تا موقع رسیدن سفارشا انجام بدم😐
- ۰ نظر
- ۱۲ می ۲۲ ، ۰۰:۲۳