آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۱۷ مطلب در جولای ۲۰۲۰ ثبت شده است

957

| جمعه, ۳۱ جولای ۲۰۲۰، ۰۱:۰۸ ب.ظ

امروز هم پوچ پوچ بودم...

پارتنر میگه سهماتو بفروش لپ تاپ بخر. هنوز تصمیمی نگرفتم

میخواستم امتحان ثبت نام کنم ولی خیلی داغونم...

فعلا با پارتنر تصمیم گرفتیم که از فردا هر روز روی یه اسکیل و یه تست فقط کار کنم تا ببینم اوضاع هیج بهتر میشه اصلا؟

هر روز هم قراره تستهای اسکیلی که کار میکنم با صحبتامون در یه راستا باشه...

امروز از 8:30 که چشم باز کردم تا غروب فقط سرم تو گوشی بود تا فضای خالیش رو درست کنم. فعلا موفق شدم. البته با ریست فکتوری کردن و بکاپ گرفتنی که هزار ساعت به طول انجامید. کلی از اپ ها رو هم پاک کردم :|

یعنی اگه من گوشی ای بگیرم که حافظه داخلیش 2 ترا بایت باشه هم باز 1.95 ترابایتش برای سیستم عاملش میره و فقط 5 گیگ میمونه تا من روش یه تلگرام و یه واتسپ نصب کنم و هر روز هی ارور فری آپ سام اسپیس میده -_-

956

| پنجشنبه, ۳۰ جولای ۲۰۲۰، ۰۶:۲۶ ق.ظ

خب عارضم به خدمتتون که دیروز دو عدد شارلاتان بی خانواده اومدن در مغازه و تمام تن و بدنمو به لرزه در آوردن

جوری که اومدم خونه فقط یک ساعت زار زار گریه کردم. لباسمو درآوردم مامان گفت خودتو زدی؟ توی آینه نگاه کردم دیدم صورت و گردنم تا بالای سینه قرمز قرمزه. مث لبو... دیگه کلی آب خوردم تا کمی حالم جا اومد. اما به کل روزم سوخت و خراب شد.

غروب ال زنگ زد و کمی با هم حرف زدیم. بعدش مامان اصرار کرد که شام یه چیزی درست کن و منم ماکارونی پختم. بعدش با بابا رفتیم بازار تا کمی خرید کنم. ماکارونی هم نداشتم. دیگه ساعت 11 بود که ماکارونی خوردیم

بعدش از یه پیجی آموزش خیارشور فوری دیده بودم که گذاشتم آماده شه. هنوز نخوردم. ولی دو سری فلفل ریختم توش. امیدوارم خوب شده باشه

امشبم میخوایم فلافل درست کنیم ا این خیارشوره بزنیم بر بدن حالشو ببریم ^_^

۹۵۵

| چهارشنبه, ۲۹ جولای ۲۰۲۰، ۰۵:۴۸ ق.ظ

خدا ازتون نگذره زنیکه و مرتیکه بی حیا

چهار ستون بدنمو به لرزه انداختین. ایشالا لرز بیفته تو جونتون و بیرون نره وحشیا

۹۵۴

| دوشنبه, ۲۷ جولای ۲۰۲۰، ۰۱:۳۰ ب.ظ

 

امروز، دوشنبه:

صب که تو مغازه تر زدم. تبلت خواهر هم پام به سیم شارژر گیر کرد با کله افتاد زمین و دیگه روشن نمیشد. یعنی ری‌...دم به خودم 

کلا تو مغازه روز خوبی نبود

ولی صب ۷.۳۰ پاشدم. یه صفحه از کتاب وکب خوندم و نمیدونم رایتینگم خوندم یا نه

بعد ظهر هم دور خودم چرخیدم. خوابیدم مثل خرس و پا که شدم یه رایتینگ ۲ نوشتم. فرستادم پارتنر ببینه و گفت خیلی بهتره

بعد حدود ۲ ساعت حرف زدیم. یعنی اسپیک کردیم. بعدش یه ۵۰ دیقه ای یوگا کردم. الانم اومدم دیدم چیز خاصی برای شام نداریم. در واقع کوکو بود که گفتم فردا بخورم. یه املت درست کردم چون خیلی گشنم میشه تا صب. الانم میخوام یکمی با لپ تاپ کار کنم.  کلا راضی نیستم. نمیدونم چه مرگیه این عدم رضایت درونی 

دیروز، یکشنبه:

 صب ساعت 6.30 پاشدم. سر یه کل کل. البته امروز فاتحه اون شخص رو خوندم و فرستادم بره پی کارش. بی ادب و بی شخصیت و بی خانواده بود

شنبه:

صب ساعت 8 زنگ گذاشته بودم. اما از 8.30 گذشته بود که پاشدم. ظهر مغازه بودم که استاد زنگ زد و کلی حرف زدیم. و یه سری آپدیت راجع به ژورنال داد. مقاله هم گفت اوکی میکنه. مقاله دوممون *_*

دیگه فعلا همین. حوصله تایپ ندارم دیگه :|

 

۹۵۳

| دوشنبه, ۲۷ جولای ۲۰۲۰، ۰۵:۱۹ ق.ظ

امروز تر زدم

یه مشتری برام اومد و شروع کردم به انجام کارش. اما وسطش گفتم نمیتونم😦 خیلی حس بدی داشتم و هنوزم دارم از این کارم....

خیلی گند بود.

الانم تبلت خواهرمو دارم درست میکنم

جوجه قراره بازم بیاد اینجا

امیدوارم نذارنش اینجا چون به شدت از کارام عقب میفتم😶

نسبت به این جمله حس خیانت دارم. اما حقیقتیه که هست و انکار ناپذیر

جمعه ها خون میچکه

| جمعه, ۲۴ جولای ۲۰۲۰، ۰۲:۳۷ ب.ظ

امروز جالب نبودم

سه سری مهمون داشتیم که تو هر سری هم یه  نارضایتی ای داشتم

K بی شخصیتم هر بار میاد اینجا یه شر و وری بار من میکنه و مثل عمه ها یه تیکه ای میندازه و میره

امروزم از حرفش رنجیدم

یکی از انگیزه های مهاجرتم همینه که این افراد مزخرف فامیلو نبینم

روز نمیدونم چندم آدم شدن...

| پنجشنبه, ۲۳ جولای ۲۰۲۰، ۰۳:۲۷ ب.ظ

امروز روز فوق العاده خوبی بود. در واقع من فوق العاده خوب بودم

صب با اینکه زود هم پانشدم اما تا قبل ظهر یه ریدینگ و یه لیسنینگ زدم و رفتم مغازه یه سر

بعدظهر هر سه تا پسجمو انالیز کردم و هرکدوم تقریبا یه ساعت زمان برد. بعدش رفتم سراغ پسج اونیکی کتابه و اونم مرور کردم و بعدش حدود ۱.۵ ساعت مفید با پارتنر پسج رو خوندیم

بعد از اون به نیت نیم ساعت،  یه ساعت یوگا کردم.. چسبید...

شب هم یه نیم ساعت، یه ساعتی باز رو کتاب وکب و تسک ۱ رایتینگ وقت گذاشتم

در کل حدود ۶،۷ ساعت مفید درس خوندم. راضی راضی ^_^

قبل خوابم میخوام لیسنینگای امروزو بذارم گوش کنم :)

ایشالا فردام همین فرمون پیش برم بزنم تو گوش ۷.۵ اورالم 💪💪💪

 

خواب

| پنجشنبه, ۲۳ جولای ۲۰۲۰، ۰۴:۱۶ ق.ظ

دیشب تو خواب با برادر و خواهر و مادر و زن داداش و بابا خانوادگی رفته بودیم آیل،تس بدیم. بعد من نات انلی تو دسشویی گیر کردم، بات آلسو خودمو به کثافت کشیدم اینقدر که به همه جا مالیده شدم و آب ریخت روم و همه چی خیس شد. ایششششش

 

امروز صب یه ریدینگ و یه لیسنینگ کامل زدم هر کدام ۷.۵ بعدشم رفتم مغازه نات انلی ۵۰۰۰ تومن به جیبم ضرر زدم در اثر اشتباه وارد کردن کد ملی خودم به جای مشتری، بات آلسو مشتری کارت همراهش نبود و ۵۰۰۰ تومنم نسیه براش کار کردم. سر راهمم ۱۰ تومن پول پست و ۶ تومن پول بستنی دادم علی برکت الله...

949

| چهارشنبه, ۲۲ جولای ۲۰۲۰، ۰۴:۲۶ ق.ظ

نوک مداد خریدم

بستشو شستم، توش آب رفت

حالا نوکا رو پهن کردم تا خشک شن

آیا کمرنگ میشن؟

948

| سه شنبه, ۲۱ جولای ۲۰۲۰، ۱۱:۱۹ ق.ظ

دیشب یه خواب فوق سمی دیدم و خوشحالتر از خوشحالم که با دوست پسر سابق بر این بهم زدم

بیدار که شدم خیلی خوشحال بودم که تو واقعیت اون ازدواج کرده و حتی یک درصد هم امکان نداره که اون اتفاق تو خوابم تکرار بشه

#همش نقاط ضعفشو چیزایی که دوس نداشتم ازش رو با خودم مرور میکردم و مثل احمق بهمن ۹۵ میگفتم اشکالی نداره😶😶😶

خدایا شکرت. این بهترین نشدن زندگیم بود😎