آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

749

| جمعه, ۵ جولای ۲۰۱۹، ۰۲:۴۹ ب.ظ

امروز به شدت روز شلوغی بود

دیشب که بعد از نماز صب خوابیدم

صبحم ۱۰ اینا بود پاشدم

تا ظهر هم لیسنینگ زدم و هم آنالیزش کردم ^_^

یک ساعت وقت برای سالاد شیرازی گذاشتم

ناهارم که مهمون داشتیم ییل اینا بودن

بعد از ظهر کمی ترجمه انجام دادم. تقریبا نصف شد

عصری شام پختن افتاد گردن ما دخترا

ماکارونی و املت پزیدیم

به مهمونامونم اضافه شد

دیگه شام و چیدن ظرفا و شستن میوه ها و اینا

شبم استاد ریوایز مقاله رو فرستاد الان تازه وقت کردم نگاه کنم

سی و دو تا آیتمه که باید انجام بدم

البته بعضی چیزام از دستم کاری برنمیاد باید بهش زنگ بزنم ببینم چی میگه

تصمیم دارم اگه زنگ زدم یه جوری پیشنهاد همکلاسیو هم بهش بگم و این که وسوسه شده بودم قبول کنم. اما نمیدونم چجوری!

یعنی مثلا نظرشو بپرسم؟

یا چی؟

ووی استرس دارم واسه ادیت کردنام :-S

  • ۱۹/۰۷/۰۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">