آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

1049

| سه شنبه, ۱۲ ژانویه ۲۰۲۱، ۰۳:۴۷ ق.ظ

یادم نیست از اون روز تا الان چی شده. اینقدر ک هر روز میام سر کار و میرم خونه فرصت نوشتن ندارم

دیروز با نین رفتیم کافه. تو پیاده رو نشستیم و چای ماسالا و کاپوچینو خوردیم و کلی حرف زدیم. بعدش رفتیم مغازش و من اسنپ گرفتم اومدم خونه. اینقدر خسته بودم که کنار بخاری خوابم برد. اما پاشدم و مسواک زدم و رفتم تو جام

الان برق کل کارخونه قطعه و من بعد از چک کردن همه شبکه های مجازی دارم پست میذارم. ولی چیزی هم به ذهنم  نمیرسه...

گفتم کتونی خریدم؟ دو روز قبل شب یلدا بود. دیروز قسط دومشم ریختم برای برادر که بریزه برای فروشنده.

دیروز گردنبند برگیم رسید. خیلی ناز و جیگره. امروز درش آوردم ولی بعد این میخوام بندازم همش تو گردنم.

یه کرم یوسکین سفارش دادم.

کلا فعلا همین

راستی پاره شدم از چک کردن دائم اپلیکیشنم ولی الان فهمیدم که دانشگاه تازه امروز باز شده. یعنی عملا الان اولین دوشنبه بعد از تعطیلاته! 

ایشالا که خیر و خوب باشه

  • ۲۱/۰۱/۱۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">