آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

1147

| جمعه, ۵ نوامبر ۲۰۲۱، ۰۱:۱۹ ب.ظ

خیلی دلم گرفته

برای مامانبزرگی

هیچوقت دوست نداشتم اینجوری بشه

کاش خونشو نفروخته بودن نامردا

این یه خیانت دسته جمعی بود. حتی مامان من که سکوت کرد. مخالفتش رو علنی نکرد...

الان تو اون خونه دایم گریه میکنه؟

من نوه خوبی نبودم. منم سرش داد زدم. بدخلقی کردم. و خب پشیمونم

من خلق تندی داشتم همیشه

اما حالا چرا نشستم اینجا و آهنگی که زمزمه میکرد رو گوش میکنم و اشک میریزم؟

فایدش چیه؟

دو ماهه ندیدمش

  • ۲۱/۱۱/۰۵

نظرات  (۱)

azize delammmmmmm

bia baghalam

gerye kon narahat sho ghamgin sho vali nazar edame dar she sarie khodeto jam kon mehraboon dokhtar

پاسخ:
مرسی، واقعا بغل لازمم🙄
بله دقیقا همین رویه رو دارم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">