1246
دیشب از دانشگاه برگشتنی رفتم خرید
یه بسته شیش تایی پروتئین بار خریدم که آف خورده بود. یه کرم مرطوب کننده ضد جوش جدید هم خریدم باشد که تاثیرگذار افتد! دیگه یه بسته نارنگی خریدم. آب پرتقال و مربای زردآلو هم گرفتم. برگشتنی یه پیتزای دونر با سالامی گرفتم. خیلی خوشمزه بود. نصفشو خوردم باقیشم موند ناهار امروزم.
امروز صب اول رفتم دوز دوم واکسن گ...ار..د .ا. س .ی .لمو زدم. خیلی خوب بود و بدون درد. دستم بعدشم درد نگرفت اصلا! بعدش رفتم غذامو گذاشتم تو یخچال و رفتم لب که اون پسره بایولوژیه بیاد دیتا بگیره. استادمم با دو تا دانشجوش اونجا بود. حالا من با خودم یه پاتیل قهوه درست کرده بودم برده بودم که اونجا بشینم قهوه بخورم و اساینمنتا رو صحیح کنم. اما دسته خر هم بهم نرسید. چون کامپیوترها اشغال بود و یه میز زپرتی در حد میز مهدکودک بهم رسید که حتی نمیشد پشتش بشینم. از یه طرفم جلوی دانشجوها زشت بود توی لب قهوه بخورم. اما یواشکی خوردم! دیگه تا ساعت 1 اونجا بودم و بعدشم یه ساعت با بچه ها نشستم به حرف زدن و بعدش رفتم آفیس ناهارمو خوردم و دیدم نمیتونم کار کنم. پاشدم رفتم پیاز و یه سری خرت و پرت دیگه اعم از چیپس و پفک و سس سزار و تخم مرغ و پودر جعفری! خریدم و اومدم خونه. تا اومدم و نمازمو خوندم و یه کم دور خودم چرخیدم و با همخونم حرف زدم و یه کاسه آش داد دستم خوردم و زرتی خوابم برد تا نه! نه هم پاشدم باز دوباره نماز خوندم و یه چای با باقی پروتئین بار خوردم و اینا رو نوشتم و حالا برم یا با خواهرم حرف بزنم و یا اساینمنت را شروع کنم :(
- ۲۲/۱۱/۰۴
کاش گاهی از محیط و دور و بر از لب و یونی و... عکس میذاشتی
واقفا جذاب میشد حتی تصور و خیال کردن اونور..
عزیزم اونجام دانشگاه نهار میده سلف داره ... یا نه
من فک کنم دوسال بیشتره میخونمت همیشه و اکثرا خاموشم
😍😍