آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

1254

| پنجشنبه, ۸ دسامبر ۲۰۲۲، ۰۹:۵۴ ب.ظ

پنجشنبه، 21:55، 8 دسامبر

این سرماهه ول کن نیست

صدام امروز بدتر شد و وقتی حرف میزنم گلوم به سوزش میفته

پیام دادم به محل کار که این هفته نیام که گفت نه بیا و شو...رت. استف هستیم و اینا

گفتم اوکی. میام. ولی صدام خیلی بده... زنیکه

دیگه هی دارم آب جوش این چیزا میخورم ببینم بهتر میشم؟

فردا صب باید برم دانشگاه. بعد از ظهرم با استادم میتینگ دارم. احتمال داره که آنلاین انجام بدم. چون زشته با این صدا برم پیشش. بیشعوریه :))

نشستم این مقاله رو یه جمله رو مینویسم هزار دور دور خودم میچرخم. واقعا درس خوندن یه ستم بزرگه :(

امروز حموم رفتم. رفتم لباسای اضافی اردر قبلیم رو پست کردم. صب با بابا اینا حرف زدم. دیشب کلی خواب مزخرف دیدم. به بابا گفتم از طرفم صدقه بذار. ناهارم مرغمو انداختم تو ایرفرایر که کمی خشک شد. دیگه یه سوپ گندم گذاشتم. توش نخود فرنگی و ذرت زدم. همین.

یه بستنی لاکچری چیزکیک نمیدونم چی چی خریدم که مزه تنها چیزی که نداشت چیز کیک بود :|

یه دانه سیب خریدم یک و نیم دلار :| عجیبا غریبا... یه آب پرتقال و دو تا دونه کیوی هم گرفتم. دیگه همین!

برم باز مقاله بنویسم... ببینم فردا به استاد چی بگم...

 

 

یه وقتایی اینقدر احساس تنهایی و غریبی میکنم. مثلا دلم میخواد با یکی حرف بزنم اما کسی رو پیدا نمیکنم. 

یا غروب داشتم فک میکردم یعنی یه روزی میشه یکی باشه که عاشقم بشه و منم دوسش داشته باشم؟ 

میدونی، وقتی خیلی عمیق تنها میشم فک میکنم این اتفاق نمیفته. 

نمیدونم. کسی خبر از آینده نداره. 

آینده چیه! خبر از یه ساعت بعدتم نداری. بگو اصلا یه دقه!

خلاصه ... 

داشتم فک میکردم ازین به بعد بیشتر برای خودم وقت بذارم

برم قدم بزنم روی پل

برم جاهای مختلف

لازم نیست حتما به کسی بگم

والااااا

برم

 

  • ۲۲/۱۲/۰۸

نظرات  (۱)

آسمان من رفتم تو قسمت درباره ی من ولی چیزی پیدا نکردم که کلی خودت رو معرفی کرده باشی . میدونی دیگه من جدیدا شروع کردم به خوندنت، میشه از خودت کمی برام بگی؟

اینکه چند سالته . اهل کجای ایرانی ؟ چند ساله رفتی . کجا رفتی ؟ چی میخونی؟ شغلت چیه ؟  و هرچی که خودت به نظرت میاد اضافه کنی لطفا و خواهشا :)

عزیزممم من یادمه چقدر به درگاه خدا التماس میکردم یه دوستی رفیقی بذاره سر راهم .با زاری التماس میکردم . چون تنهایی برای منی که بشدت اهل ارتباط بودم و دوست و رفیق داشتم وحشتناک بود .

الان که یه سال و نیم گذشته اندازه ی کافی دوست و رفیق دارم و دیگه بسمه :) برای تو هم همینطور بشه الهی .

نمیشه بری داروخونه فلان و یه پودری شربتی جیزی برای خودت بگیری؟؟

پاسخ:
خوش اومدی مینا جان
میام برات حسابی پرحرفی میکنم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">