آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۱۳۶۷_ ۱۷ آگست

| پنجشنبه, ۱۷ آگوست ۲۰۲۳، ۱۰:۲۶ ب.ظ

امروز از جیم برگشتنی پست داکه رو دم ایستگاه اتوبوس دیدم

به نظرم دیگه وقتش رسیده واسش یه اسمی بذاریم

نمیدونم چی. راسل صداش کنیم؟ با این راهنمایی که اولین حرف اسمش همینه :)))

خلاصه اومد سمتم تو گوشم ایرپاد بود اشاره کرد داری با تلفن حرف میزنی؟ گفتم نه و درش آوردم از تو گوشم

دیگه یکم همونجا تو ایستگاه حرف زدیم و اختلاط کردیم و گفت گشنمه گفتم منم دارم فکر میکنم برم خونه چی بخورم

فک کنم یا خنگه یا اصن به من فکر نمیکنه چون یه سری سوالا و حرفای تکراری زدیم

مثلا یادش نبود که من بهش گفتم شنا بلد نیستم و دوباره پرسید شنا نمیری. گفتم بلد نیستم

گفت من میتونم بهت یاد بدم

حالا نمیدونم یادش نبود یا نقشش بود

دیگه تو اتوبوس هم کنار هم نشستیم یکمی اتوبوس کثیف بود و صندلیاش داغون بودن انتخاب جا برام سخت بود

خلاصه رسیدیم و دم خیابون که باید جدا میشدیم یکم ازم پرسید سلام چطوری و خوبم به فارسی چطوریه و بهش یاد دادم

و اونم به زبون خودشون بهم یاد داد که البته الان جز سلامشون چیزی یادم نمونده :))))

دیگه همین

الانم دراز کشیدم

دلم میخواد بخوابم

شام میگو پختم و با کمی برنج خوردم

یه آلو قرمزم خوردم 

و دیگه فقط مونده ریسرچ

احتمالا صبح پاشم برم دانشگاه و کار کنم چون الان دام فقط خواب میخواد

  • ۲۳/۰۸/۱۷

نظرات  (۸)

خب شاید متوجه کامل نشده و یا حرف دیگه ای برای گفتن و شروع نداشته.

موفق باشی در ریسرچ 😎

پاسخ:
شایدم
کلا مکالمه با خارجیا شاید دفعه های اول جالب باشه ولی دیگه بعد از یه مدت به نظرم خیلی خسته کننده میشه چون هر چیز جدیدیو گفتین و دیگه چیزی برای گفتن نیس
وای وای جمله آخرت بیشتر شبیه متلک بود!!!!

تجربه ندارم شاید همین جوری که میگید هست

چرا ؟من توهین نمیکنم و اهل متلک نیستم.

اتفاقا من خودم ریسرچ دوست دارم و برای اونایی که براش تلاش میکنن احترام قائلم و براشون آرزوی موفقیت دارم:) 

پاسخ:
عزیزم نگفتم توهین کردی با لحن شوخی طور بخون دوباره

ااا من فک کردم کاناداییه. انگلیسی زبان نیس پس؟ بابا اون استخر رو الکی گفته منم با هر کی اینجا آشنا میشدم تا میگفتم برا کمرم میرم استخر میگفت بیا با هم بریم :))))

پاسخ:
نه کانادایی نیس 
چرا الکی؟ مرض دارن :)))

جالب هست برام که گفتی مکالمه با غیرایرانی ها خسته کننده هست چون برای من دقیقا برعکس هست. کلا فرهنگ یکسان و حرفا های بیش از حد مشترک به خاطر شباهت ها خستم میکنه و دقیقا برعکس وقتی یه فرهنگ جدید میبینم انگار که یه اسباب بازی جدید داشته باشم. هی دوست دارم راجبش چیز یاد بگیرم :))) دنیام با این تفاوتش توی آدما قشنگه...

 

+ببین اگر کسی یکمی درونگراتر باشه و سابقه اجتماعی شدن کمتری داشته باشه خب طبیعی هست که خیلی conversationist خوبی نباشه. باید یه سوالی بگه که چاه رو بکنه و بعد منار رو( اینکه بگه بریم استخر) رو بذاره. این نشون میده به نظرم که اتفاقا اوقات خوبی باهات داشته احتمالا و دوست داره دوباره برین بیرون ولی شاید به حد تو اجتماعی نیست که بهترین راه مکالمه رو بدونه. این جا دست خودت هست که ببینی حست چیه. دوست داری باهاش بری بیرون و آشنایی بیشتر یا نه.

پاسخ:
اگه اینطوری نگاه کنیم که خب این حرفای غیرمشترک هم که بلخره یه روزی تموم میشن!

احتمال این که اینطور باشه هم هست. البته وقتی پاش بیفته ماشالله کلی حرف میزنه و پیشنهادای مختلف هم میده. ولی نمیدونم. باید ببینیم چطور میشه

امیدوارم اگه رابطه تون به جاهای خوب قراره برسه مهر جفت تون بره بیفته توی دل هاتون.

والله دروغ چرا من با هم زبون هامم بعد یه جلسه حرفی واسه گفتن ندارم😅

پاسخ:
ممنونم سامانتا جان

نرسید کامنتم یا اون قدر دیگه دوست نداشتی که خورده شد؟ :دی

پاسخ:
رسید رسید
گذاشتم سر فرصت با لپ تاپ جواب بدم^_^

هاها دیگه جواب نمیخواد دیگه :)) حدسم درست در اومد دعوتت کرد بیرون با تمام خجالتش بنده خدا

پاسخ:
نه بابا
دعوت نبود که
بیرون که بودیم گفت صبونه نخوردم منم گفتم سر راه میتونیم قهوه بگیریم
که اونم گفت میتونیم فلان جا هم بریم که من گفتم اوکی
در واقع پیشنهاد من بود :))) 

"اگه اینطوری نگاه کنیم که خب این حرفای غیرمشترک هم که بلخره یه روزی تموم میشن!"

 

میگم دیگه تفاوت داریم. من امتحان کردم توی جاهای مختلف و آخرش ناچار شدن من و طرف های مقابلم رو به زور از هم جدا کنن انقدر که خرف داشتیم برای زدن و نفهمیدیم زمان چطوری گذشته. کاملا بستگی داره به دیدگاهت. حالا این مدل رو امتحان کن شاید خوشت اومد. شایدم نیومد البته. :دی

 

+ راستی راجب به چایی و دهنی و اینا خیلی راحت بگو الان نه راحت نیستم شاید بعدا که صمیمی تر شدیم :) هم محترمانه هست هم حرفت رو زدی. اینم تضمینی :دی

چون من هم حساس هستم متوجه هستم چی میگی.

پاسخ:
چه جالب
البته ما هم حرف زیاد میزنیم
اصن اونطوری نیس که سکوت سختی بینمون باشه
و کلا اوکیه حرف زدن
نمیدونم چه گاردیه من دارم
در م‌رد دهنی، خب اصن قراری برا این نیس که بخوایم صمیمی تر بشیم
یعنی من فرض رو بر این میذارم که فقط داریم ویکندا با هم یه دوری میزنیم و هم رکابی ای
یعنی کسی انتظار صمیمیت بیشتری نداره فک کنم
یه سوال، شما کانادا هستین؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">