آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۲۳ مطلب در جولای ۲۰۱۸ ثبت شده است

550

| سه شنبه, ۳۱ جولای ۲۰۱۸، ۰۹:۰۳ ق.ظ

#نامه‌ای به لپ‌تاپ عزیزم!

ای عزیز دل،

ای یار دیرین،

ای رفیق شب‌های تنهایی،

دیری‌ست که یار روزها و شب‌های من بوده‌ای

ای کاش این دمی چند هم پا به پای من بیایی

تا با هم مدرک ارشدمان را بگیریم.

آن‌گاه اگر خواستی ادامه تحصیل نده.




ـمن باید از وقتم نهایت استفاده رو بکنم.

تازه دارم میفتم رو غلتک.

کاش لپ‌تاپ جانی هم جالش خوب باشه

و پا به پای من بیایه

بوس به لپاش!

549

| سه شنبه, ۳۱ جولای ۲۰۱۸، ۰۵:۰۸ ق.ظ

Hih Hih!

نشستم سر پایان‌نامم. رسید به ۹ صفحه! آخ جــــــان!

صب تنظیمات صفحه رو نگاه کردم دیدم با فایل اصلی فرق داره. دمش گرم کسی که سایزشو کم کرد!

یهو که تنظیمات رو اعمال کردم از شیش صفحه شد هشت صفحه.

خدایا مچکرم!

دلم میخواد برم دانشگااااااااه!

| دوشنبه, ۳۰ جولای ۲۰۱۸، ۰۵:۳۰ ق.ظ

قبلترها که برق رو قطع نمیکردن روزی فوقش دو ساعت تو بعد ظهر کولر روشن میکردیم نفسی میگرفتیم و برای صرفه جویی خاموشش میکردیم. دوباره فوق فوقش یه ساعت هم بعدا روشن میکردیم.

الان که برقا رو به طور متناوب قطع میفرمایند از صب که پامیشم حرص این رو دارم که کولر روشن کنم. تا وقتی برق قطع میشه هوای توی خونه یه مقداری خنک باقی بمونه. انصافا هیچوقت ده صبح کولر روشن نمیکردیم اما با داستانهای پیش اومده چندین بار این کار رو تکرار کردیم. ما که قراره دو ساعت بی حتی پنکه بمونیم!

547

| يكشنبه, ۲۹ جولای ۲۰۱۸، ۰۶:۲۳ ق.ظ

به شدت احساس ضعیف بودن و خرد بودن و نادانی میکنم.

چرا بهم ریکویست داد؟

ولی من میدونم میخوام چیکار کنم

546

| يكشنبه, ۲۹ جولای ۲۰۱۸، ۰۱:۰۵ ق.ظ

چند شبه خیلی بد میخوابم. صب که پامیشم تنم درد میکنه و ملافه زیرم مچاله شده!

صب آخرای صبونه برق رفت. پاشدم که برم پیش مامان تا تو اون گرما آماده شدم و خیس خالی دیدم ترانس روشنه. چند دیقه واستادم دیدم برقا اومد :|

هیچی منم به تلافیش اومدم تو خونه و کولرو روشن کردم و نشستم زیر کولر. تا ظهر که قطعا باز قطعش میکنن ک.و.ن.م.ن نسوزه!

کله‌م شدید میخاره یکیم پیدا نمیشه این مواد رو بماله رو سرمون. نمیدونم از سین بخوام یا نه.

راستش بعد از ماجراهای ما که اینم هیچی به روی خودش نیاورد دیگه واقعا روش حسابی باز نمیکنم.


545

| شنبه, ۲۸ جولای ۲۰۱۸، ۰۵:۵۰ ق.ظ

نوک موهانو یه کمی قیچی کردم. یه خورده عذاب وجدان دارم الان اما به خودم میگم مهم نیس. اولا خیلی خیلی کم کوتاه کردم دوما همش بالا پایینی الکی بود. من که از اون پشت خبر ندارم اما امیدوارم الان یه دست شده باشه. تازه یه خورده موهام بلند شده. اونم فقط وقتایی که اتو میزنم و قششششنگ صافش میکنم به چشم میاد. دیگه کوتاه نمیکنم ببینم بلند شه چه شکلی میشه. اینقدر خوشم میاد وقتایی که موهام میخوره به شونم ، البته وقتایی که اتو زده باشمون -_- ایموجی عقده ای

544

| جمعه, ۲۷ جولای ۲۰۱۸، ۰۷:۲۸ ق.ظ

حالا یه امروز از ظهر که نت ما قطع شد همه تو تلگرام کارمون دارن

حاضرم قسم بخورم در حالت عادی هیچوقت نوتیفیکیشن قرمز تو تلگرام ندارما -_-

543

| جمعه, ۲۷ جولای ۲۰۱۸، ۱۲:۲۷ ق.ظ

چند روزه که شروع کردم به نوشتن جدی متن پایان‌نامه، 

پیشرفت خوبی داشتم، در واقع تو این چند روز ۵ صفحه پیش رفتم :)))

البته ۳ صفحه از قبل آماده کرده بودم!

سندرم

| پنجشنبه, ۲۶ جولای ۲۰۱۸، ۰۲:۰۲ ب.ظ

هر سری همین موقعا یه چیزهایی بر من رخ میده که خودم سورپرایز میشم

یه وقتایی دردای عجیب غریب

یه وقتایی بیخوابی‌های ناجور

یه وقتایی کرختی و کم حوصلگی

یه وقتایی هم یه اشتهای کاذب که دلم میخواد همه چیزو بخورم

واقعا عجیبیم ما!

541

| پنجشنبه, ۲۶ جولای ۲۰۱۸، ۰۲:۳۱ ق.ظ

دیگه واسه منم لست سین ریسنتلی شده.

من که مدتها بود لست سینم رو برای همه برداشته بودم. چه اهمیتی داره کسی بدونه کی لست سین کردم؟؟؟

اما الان دیدم که اون لست سینه! هه!

داره باورم میشه.

دیشب خواب دیدم عروسی کردیم.

جالبه تو خواب تا سر سفره عقد باز دودل بودم.

دستام می‌لرزید.

عاقدم خواهرم بود!

عجیبه واقعا

خدایا خیر پیش بیار