آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۱۷ مطلب در اکتبر ۲۰۱۸ ثبت شده است

411

| چهارشنبه, ۳۱ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۳:۱۲ ب.ظ

امروز صب تا ظهر سفارش آخرمو هم تکمیل کردم و فرستادم

این ماه بیشترین درآمد رو کسب کردم

ناهار رفتم سلف و از اونورم رفتم دانشگاه ببینم سیستمم چرا وصل نمیشه

مردک یه چرت و پرتایی تحویلم داد که فقط آدم خندش میگیره!

آخه میگه سیستمت شبکه رو ویروسی کرده

منم گفتم باشه

به استادم گفتم گفت چرت میگه واس خودش

دیگه گفتم بهش چیزی نگو حالا

گفت به خودش نه ولی کارش دارم

خلاصه که نشسته بودم یه مقداری کارام رو انجام بدم که استاد زنگ زد و باز یه پیشنهاد هیجان انگیز جدید بهم داد

نمیدونم چرا اینقدر روم حساب وا کرده

410

| دوشنبه, ۲۹ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۲:۴۳ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۹ اکتبر ۱۸ ، ۱۴:۴۳

409

| سه شنبه, ۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ۱۱:۴۸ ب.ظ

دیشب تا صب خوابشو دیدم. البته نه خیلی خوب برای خودم

امروز میرم پیشش!

408

| دوشنبه, ۲۲ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۶:۵۱ ق.ظ

من در عجبم از این جماعت فوضول. می‌گم تی ای شدم. می‌گن چقدر می‌دن بهت؟

آخه به تو چه چقدر می‌دن بهم! وااااا

اونقدر که شماها درگیر پولشین خدایی خودم نیستم. وجدانا اصلا به پولش فکرم نکردم که آیا پول می‌دن یا نه!

ولی چه لذتی داره حل مسئله! دارم عشق می‌کنم با حل این مثالا. البته از روی حل‌المسائل :)

۴۰۷

| شنبه, ۲۰ اکتبر ۲۰۱۸، ۱۲:۵۱ ق.ظ

آقا خب میتونست هیچی نگه دیگه. پس چرا ابراز نگرانی کرد؟ :دی

باز من نوجوان شدم:/

406

| جمعه, ۱۹ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۴:۴۷ ب.ظ

بخشی از ویدیوی آموزشیم رو ضبط کردم. وسطاش خودم فهمیدم وارد فاز قطعی آب شدیم استاپش کردم. نگاه کردم دیدم چه افتضاحیه!

 یه جایی اومده بودم پاز کنم اشتباهی یه دگمه دیگه رو زدم پاز نشده بعد که اومدم از پاز در بیارم زدم پاز شده. بعد کلیش ضبط نشده :)) در حد کارگردانای هالیوود! بعد اصن یه وعضی. نگم برات!

۴۰۵

| جمعه, ۱۹ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۲:۵۷ ب.ظ

از دیشب واسه خودم ذوق می‌کنم که او نگرانم شده :")

* هر چند که می‌دونم ذوقم الکیه و او طبق آداب انسانی اون حرف رو زده :(

از این شهر بروم.

| جمعه, ۱۹ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۱:۵۰ ب.ظ

این قابلیت رو دارم که ساعت‌ها بشینم و به دیوار روبرو زل بزنم :|

فردا صبح میرم تهران

تختمم تو خوابگاه اشغال شده. امیدوارم که پسش بدن بهم :|

ای خدا!

بابا بهم می‌گه دیگه نمی‌ری شهر دانشگاه که؟ گفتم چرا اتفاقا می‌رم. می‌گه اونجا که دیگه کار نداری. می‌گم اتفاقا دارم.

فک کرده می‌تونه واسم کار پیدا کنه. اونم با اون کارش!

هه! این‌همه درس خوندم...

من می‌رم از این شهر. عمرا اگه این‌جا بمونم. 

شده هر جای دیگه ولی می‌رم.

من تو این شهر کوچیک بمون نیستم آقا جان

این خط و این نشون

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ترجمه رو تقریبا نصف کردم. در واقع کمرش شیکست. 

اما از الان غم ویرایشش رو دارم. هر چند که سعی می‌کنم بدون غلط و معنی‌دار تایپ کنم. اما مرض خوندن نهایی دارم من :|

الان جدیدا سندرم نیم فاصله هم بهش اضافه شده.

از تایپ کردنام معلومه تقریبا :/

وای اگه بارون بزنه

| پنجشنبه, ۱۸ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۱:۳۹ ب.ظ

هر بار یه شعری میفته رو زبونم. الانم فعلا این افتاده :|

شنبه باید پاشم برم تهران. یه قطعه عوض کنم و یکشنبه با ال برگردم :\ اینم از این.

به استاد گفتم شنبه نیام. گفت موردی نداره. کلی عذرخواهی کردم. عوضش سوالا رو بهم داد. تازه پرسید مشکلی برام پیش نومده باشه ×ـ×

باید بشینم بخونم سوالاشو واسه هفته دیگه؛

چه غلطی کردم این ترجمه رو قول کردما،

درسته طبق برنامه پیش میره اما من عادت دارم از برنامه جلوتر باشم!

کلی کار دارم؛

نشستم به نوشتن فصل سه اما اصلا در حیطه کاریم نیس...

دامنه سیال که تو حیطه‌م بود رو هنوز نتونستم جمع کنم چه برسه به دامنه جامد :|

ای خدا!


580

| پنجشنبه, ۱۸ اکتبر ۲۰۱۸، ۰۸:۳۱ ق.ظ
ای خدا!
چرا خودتو می‌بازی دختر؟؟؟؟
مگه چی شده؟
مگه چی‌کار کردی؟؟؟