آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

روز اول

| جمعه, ۱۷ مارس ۲۰۱۷، ۰۴:۲۸ ب.ظ

خب صدای من رو از آن طرف آبهای نیلگون خلیج همیشگی فارس می‌شنوید. تصمیم گرفتم هر روز یه شرح مختصری از وقایع بدم تا اونچه که می‌گذره رو فراموش نکنم!

امروز جمعه ۲۷ اسفند ماه بود. ما دیروز پرواز کردیم و من اولین تجربه هواپیما سواریم بود. مقدار زیادی استرس داشتم. ولی تجربه جالبی بود.هنوز باورم نمی‌شه هواپیما سوار شدم! چون به نظرم ترس عجیبی از پرواز داشتم. خلاصه که دیروز عصر اومدیم خونه و بیشتر به استراحت گذشت. شام یه چیز فست خوردیم و قرار بود مهمون بیاد برای آنکل اینا که نیومد. ما هم با فس و فس گرفتیم خوابیدیم تا صب. صب قرار شد بریم شیرینی ایرانی بخریم. جالب بود که از هر نوع تنقلیجات ایرانی بخوای تو اون مغازه پیدا میشد. از زولبیا و بامیه بگیر تاااا باقلوا و پولکی و پشمک و گز! خب صب اولین تجربه من تو خیابونا بود که کلی هم کولی بازی و ادا مدا در آوردم تا با هم با آنکل و ییل بخندیم! بعدش اومدیم خونه سریع اماده شدیم و رفتیم منزل یکی از اشناهاشون که ناهار دعوت بودیم. ناهار غذاهای خوشمزه جنوبی، ماهی و میگویی خوردیم. چنتایی میوه استوایی جالب )اسپشال و دراگون و ...() و بعدش رفتیم به سمت یک کوهستان. اونجا بعد از کلی راه رسیدیم ب یه صخره که گفتن سواحل جنوبی خلیج فارس و در واقع بخشی از اقیانوس هند میشه. اینا رو باید بعدا سرچ کنم تا چک کنم و یادم نره. بعدش یه بارون بسیار شدید گرفت و رفتیم ویلای یکی از اقوام اون آقا کباب خوری. خلاصه که کباب بسیار خوشمزه ای زدیم و من داشتم منفجر می‌شدم. از ظهر دستشویی نرفته بودم و اونجا هم دسشوییش آب نداشت!!! کلی خنده و مسخره بازی هم سر همین داشتیم. و دیگه تا جمع کردیم و اومدیم خونه ساعت نزدیک یک و نیم بود. برای روز اول خوش گذشت در مجموع و احساس غریبی نکردیم. اون خانواده هم بسیار مهمان نواز بودن.دوس دارم از جزییات بیشتر بگم ولی حالش نیس چون خیلی دیروقتم هس. 

اسم تگم رو هم گذاشتم اولین سفر دور و درازم با این امید که سفرهای دور و دراز بیشتری رو تجربه کنم. ان شالاه :)

  • ۱۷/۰۳/۱۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">