آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

روز چهارم

| دوشنبه, ۲۰ مارس ۲۰۱۷، ۰۴:۳۶ ب.ظ
سال نو مبارک!
امروز صب بعد از بیدار شدن و صبحانه خوردن دوش گرفتم. بعدش هم تا رفتیم تا اومدیم تحویل سال بود.بعد از تحویل سال کمی برای هم آرزوی خوب کردیم و انکل عزیز عیدی خوشگل و لارژگونه ای بهم داد. ناهار سبزی پلو و ماهی خوردیم و بعد ظهر رفتیم که بریم بیرون البته با دوستاشون. رفتیم سمت هتل آتلانتیس ک الحق زیبا و شیک بود. البته بسیار گرون‌قیمتم بود و البته که مجبور شدیم یه چیزی اونجا تناول کنیم. من chocolate sundea خوردم که اگر اشتباه نکنم ۱۵ تا بود قیمتش. اونجا کلی عکس گرفتیم و بعدش اومدیم بیرون. یه آقایی در ماشین رو برامون باز کرد و ما خیلی شیک سوار شدیم. بعد اون رفتیم کنار خیابون یکم عکس بازی کردیم باز و چای خوردیم و اومدیم منزل. بعد از خدافظی با دوستاشون رفتیم یه مرکز و kfc زدیم بر بدن و اومدیم خونه. ساعت از یازده گذشته بود. اما خب روز خوبی بود. کلی هم با مامان اینا ایمویی صحبت کردم. شب بخیر. الانم آسمون اینجا حسابی داره می‌باره.یکم سرچ کردم و راجع به شرایط واسه خواهرم صحبت کردم...
  • ۱۷/۰۳/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">