آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۱۱۲۴

| جمعه, ۱۳ آگوست ۲۰۲۱، ۰۷:۳۴ ب.ظ

همین الان میخواستم با آژانس بیا تا دم سرویس. بابا خودجوش بیدار شد و شلوار پوشید همراهیم کنه. گفتم بابا خودم میرم. گفت نه. داشتم کفش میپوشیدم دیدم صدای پارس سگ از خیابون میاد. رفتم دم در دیدم بابا وسط خیابون داره یه گله سگو دور میکنه. بخاطر من. عزیز دلم. حتی الان که دارم مینویسم باز چشمام اشکی شد. اومدم تو خونه و زار زار اشک ریختم. من بی تو چی کنم بابا! همراه لحظه های تنهایی و سخت من...

 

فک کنم از این به بعد تک تک لحظات برام اینجور طاقت فرسا باشه :(

  • ۲۱/۰۸/۱۳

نظرات  (۲)

فیلم زیاد بگیر این روزا از هر جا!!!

پاسخ:
👌

سلام عزیزم ببخشید یه سوال دارم شما از دختری به اسم پیچک خبری داری که اسم یارشون خان بوده و چندسالی میشده که عاشق هم بودن

من اینستاندارم میخواستم ببینم سرانجام عشقشون چیشد؟ ان شاءالله که ازدواج کردن

ممنون میشم که جواب بدی

پاسخ:
سلام
نه متاسفانه منم اینستاشونو ندارم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">