آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

1382

| پنجشنبه, ۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ۱۱:۲۲ ق.ظ

دیروز عکس دفترشو براش فرستادم و گفت نووووو وای؟ آی هو ماین. گفتم الان یکی دیگم داری. زود بیا تا تاریخش نگذشته

گفتش باشه. پس منم یکی برای تو میخرم

اسکی رونده!

دیگه خبری ازش نشد

هنوز شب بخیر نمیگه :))))

دیشب نمیدونم چجوری خوابم برد. غروب پتوم رسید و دیشب دیگه یخ نزدم تا صب

حتی نصفه شب پاشدم و لباس گرمم رو در آوردم تا بخوابم

حتی پتومم میزدم کنار تا نپزم.

چجوری با پتو مسافرتی زندگی کردم دو سال؟

دیشب مسواک نزدم. روم به دیوار

نمیدونم برقا رو خودم خاموش کردم یا همخونه!

بعدش صب پاشدم. ساعت 8 اینا

ساعت 9:20 دیقه بهش گود مورنینگ دادم

اونم سلام داد و گفت که پروپوزال 11هم رو نوشتم و تموم شد

منم براش دست زدم و گفتم گود بوی.

پرسیدم واسه پرمیت اپلای کردی؟ گفت آره

کاش زودتر پرمیتش بیاد و خودشم پاشه بیاد ببینم ما کجای کاریم :))

امروز ناهار آش سفارش دادم باید ساعت 12:30 برم بگیرم. اصلا یادم نبودا

همین دیگه

هی دوست دارم بهم مسج بده

امشب میگم فیلم هاپوش رو برام بفرسته اگه نفرستاده بود

 

پ.ن.: صب بهش صب بخیر دادم

پاشد نوشت های "آسمان"

I'm almost done

پشمام ریخت

گفتم خدایا چی میگه این آیم دان؟ با من دانه؟ با این کارا دانه؟ با صب بخیر گفتن؟ با چی؟

که گفت با پروپوزالم

آخه مرررررررررررد!

  • ۲۳/۰۹/۰۷

نظرات  (۳)

یا خود حضرت جرجیس  و رفقا! دو سال با پتو مسافرتی بودی؟؟؟؟؟؟؟😲

بابا مشخص بوده جمله اش در راستای پروپوزالش بوده دیگه😁

ببین به نظرم یکی دو روز سرگرم کارت باشه و بذار اون تکست بده. تا هم مغزت بدونء فعلن قرار نیست وابسته شی و طرفتم خب حساب کار دستش بیاد😅

پاسخ:
خودمم نمیدونم چجوری :))))) رفقاش کیان دیگه :)))))
نه خدایی واسه من که حافظم در حد ماهیه نوتیفیکیشنو دیدم پشمام ریخت
حرفت شاید منطقی باشه اگه بتونم عمل کنم :))) ولی دلم نمیاد واسش قیافه بگیرم کهههههه
چه حسابی بابا ما سن و سالی ازمون گذشته به خدا :دی

اتفاقن داشتم پیام مو می نوشتم گفتم برداشت این تیپی نکنی یه وقت😁

نه منظورم بیشتر این بود بذاری سرعت پیش رفتن یه خرده روالش اسلوتر شه مثلن. مثل قورمه سبزی که طول می کشه جا بیفته و نباید عجله کرد . برعکس ماکارونی😆 و گرنه که جفت تون بالغ و پخته خستید حتمن.

پاسخ:
ببین من واقعا کیف میکنم واسم کامنت میذارین و راهنمایی میکنین اینجوری
واقعا انگار علاوه بر دوستای دنیای واقعیم شماها هم واقعی هستین
مرسی که هستین ماچ به کله ات:-*

آقا من خیلی خوشحالم می‌بینم از اون حال بدی که مونده بودی به اون پسره پیشنهاد بدی یا نه انقد همه چی سریع چرخیده و رسیدی به این حال خوبت *.*

اصن اینجا رو که باز می‌کنم همینطور اکلیل می‌پاچه بیرون 

پاسخ:
عه جوابم سیو نشده بود
یادمه جواب کامنتتو دادم
 مرسی از کامنتت
آره واقعا کلید موفقیت رها کردن بود :دی
حالا عکسمو باید ببینی به دوستم نین میگفتم چشام برررق میزنه اون دیگه خود منبع اکلیل بود :))))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">