آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۲۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

457

| دوشنبه, ۱۹ فوریه ۲۰۱۸، ۰۱:۱۵ ق.ظ

امروز عصر وقت مشاور دارم. امیدوارم مشاورش خوب باشه

داشتم فکر میکردم، که آدم از هیچی خودش نباید اینقدر مطمعن باشه...

456

| جمعه, ۱۶ فوریه ۲۰۱۸، ۱۲:۱۸ ب.ظ

غلط نکنم رفته تولد. از حسودی ترکیدم. کاش اومد استوری ای عکسی چیزی بذاره یا بفرسته بفهمم کجاس که اینهمه وقت آن نشده از ظهر

455

| سه شنبه, ۱۳ فوریه ۲۰۱۸، ۰۱:۰۰ ب.ظ

و بعله...

کتاب گریز دلپذیر رو از همون دیروز دست گرفتم. 

نه که زمین نذاشته باشم، اما بیشتر از نصفش رو جلو رفتم. دوسش داشتم تا حالا.

454

| دوشنبه, ۱۲ فوریه ۲۰۱۸، ۰۸:۴۵ ق.ظ

دیگه دارم ان مجازی بازی رو از دیروز در میارم :|

باز میریم واسه ت.ح.ر.ی.م مجازیجات

453

| دوشنبه, ۱۲ فوریه ۲۰۱۸، ۰۵:۵۶ ق.ظ

دلم میدونی چی میخواد؟

همین الان یه کتاب عالی هدیه بگیرم و بشینم به خوندنش و تا فردا تمومش کنم.

بعد از فردا هی بهش فکر کنم...

452

| دوشنبه, ۱۲ فوریه ۲۰۱۸، ۰۵:۱۵ ق.ظ

خب! یکمی بنویسم و بعد برم احساس مفید بودن زنده کنم برا خودم.

451

| چهارشنبه, ۷ فوریه ۲۰۱۸، ۰۱:۰۶ ب.ظ

بلخره تن لش خانوم حقوق ترم پیشم رو داد -ـ-

امروزم یکی از شاگردا واسم گل آورده بود :)

کاش همیشه تولدم بودا.

روز معلم هم دوووووس میدارم :)

فردا قراره برم آرایشگاه و وقت خیلی دارم. بدم نمیاد به خان بگم بیاد حرفاشو بزنه. اما خودم سختمه حرف زدن

تازه ممکنه باز بگه وقتایی که من نمیگفتم هم رو ببینیم تو پیشنهاد میدادی. یعنی اینم بذاره به حساب هم رو دیدن.

یا اصلا شاید فکر کنه بخاطر تولد میگم. ولش کن اصن

450

| چهارشنبه, ۷ فوریه ۲۰۱۸، ۰۱:۲۰ ق.ظ

دیشب به مامان اولین قرصشو دادم. اینقدر باهاش چونه زدیم که قبول کرد بخوره. البته خودشم دیگه خسته شده. انشالله که نتیجه بخش باشه.

دیشب با مامان و بابا انگلیسی رو شروع کردم. از دست بابا که کلی خندیدم. اینقدر لوس بازی دراورد و خودش رو تکون تکون داد که مردیم از خنده :))

امروز هم احتمالا خواهر اینها بیان :)

آها دیروزم با استاد صحبت کردم. خودمو زدم به خرگوش بازی.

واسه عروسی نین کلی کار دارم :(

نمیدونم چقدر کادو بدم.

۴۴۹

| دوشنبه, ۵ فوریه ۲۰۱۸، ۱۲:۵۱ ب.ظ

امروز مامانو بردم دکتر اعصاب. خدا کنه همکاری کنه قرصشو بخوره. خدایا کمک کن خوب بشه

یه لباس و روسری خریدم براش کلی روحیه ش عوض شد

فعلا همه خرجا رو من کردم. خدا کنه باهام حساب کنه!!!!!

448

| شنبه, ۳ فوریه ۲۰۱۸، ۰۱:۲۰ ب.ظ

امروز یکی از روزای خوبم بود. یکی از روزایی که واقعا خوشحال شدم

کسایی که اصلا ازشون انتظاری نداشتم تلاش کردن تا سورپرایزم کنن. 

من اصلا آدم سورپرایزی‌ای نیستم! یعنی هرچقدرم تلاش کنن باز یکی یه سوتی‌ای میده که سورپرایز نمیشم. واقعا نمیدونم چطور میشه منو سورپرایز کرد. زیادی شاخکام تیزه!

امروز از طرف شاگردام این اتفاق افتاد و من خیلی خوشحال شدم. دستشون درد نکنه. اصلا فک نمیکردم باهام خوب باشن و دوسم داشته باشن. چسبید واقعا

حتی از همکارها هم کادو گرفتم

به هر حال خیلی چسبید:)

تصمیماتی برای امسال زندگیم دارم.

امروز خیلی فکر کردم...


صبحی برا خودم آهنگ تولدت مبارک گذاشتم و یکم قرش دادم :)