آسِمـــــان می‌نویســـد...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۰۲
    260
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۶/۰۵/۱۵
    265
  • ۱۵/۱۱/۱۶
    210
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264
  • ۱۷/۰۴/۲۳
    ...
  • ۱۵/۱۰/۳۰
    287
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
محبوب ترین مطالب
  • ۱۵/۰۷/۱۵
    263
  • ۱۶/۱۰/۰۴
    291
  • ۱۶/۰۴/۱۹
    240
  • ۱۵/۰۷/۳۰
    265
  • ۱۶/۰۱/۱۸
    228
  • ۱۶/۰۵/۰۳
    257
  • ۱۶/۰۴/۳۰
    254
  • ۱۷/۰۲/۰۷
    310
  • ۱۵/۰۷/۲۴
    264

۳۳ مطلب در جولای ۲۰۱۹ ثبت شده است

754

| چهارشنبه, ۱۰ جولای ۲۰۱۹، ۰۱:۱۲ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۰ جولای ۱۹ ، ۰۱:۱۲

753

| يكشنبه, ۷ جولای ۲۰۱۹، ۰۲:۳۴ ب.ظ

هیچی از پیش*ینه پژ*وهش و فرمو*لای کوفتی این مقاله یادم نمیاد که :-/


752

| يكشنبه, ۷ جولای ۲۰۱۹، ۰۲:۲۰ ب.ظ

نگفتم شنبه رفتم دکتر پوست؟

حالا که گفتم

هیچی. نزدیک ۲۰۰ تومن پیاده شدم. مسخره. چه وضعشه آخه

اون کرمه هم که کلی گرون بود نخریدم

بعدش فقط یه محلول و یه شوینده موند واسم. با قرص مو و ناخن

موهامم دید گفت خوب کاری کردی کوتاهش کردی

جوشامم که زیاد شده

همه ش قرمز

ایشششش

751

| يكشنبه, ۷ جولای ۲۰۱۹، ۰۲:۱۵ ب.ظ

استاد جان،

با همه ارادتی که بهتون دارم ولی باید بگم خیلی بیشعور هستید.

وقتی اسمس میدم میتونید حداقل بگید که فعلا وقت ندارم، یا فردا تماس بگیر.

واستون متاسفم جناب دکتر!


#نظرت چیه بلاکت کنم اصلا؟


*محسن: لطفا اگر وبلاگ دارید آدرسش رو برام بذارید. ایمیل زدن واسه پاسخ به نظراتتون برام کار بسیار مشکلیه!

۷۵۰

| شنبه, ۶ جولای ۲۰۱۹، ۰۲:۲۱ ب.ظ

چرا یه کرم ضد جوش باید صد و هشتاد ونه تومن باشه؟؟؟

چرا آخه :(

749

| جمعه, ۵ جولای ۲۰۱۹، ۰۲:۴۹ ب.ظ

امروز به شدت روز شلوغی بود

دیشب که بعد از نماز صب خوابیدم

صبحم ۱۰ اینا بود پاشدم

تا ظهر هم لیسنینگ زدم و هم آنالیزش کردم ^_^

یک ساعت وقت برای سالاد شیرازی گذاشتم

ناهارم که مهمون داشتیم ییل اینا بودن

بعد از ظهر کمی ترجمه انجام دادم. تقریبا نصف شد

عصری شام پختن افتاد گردن ما دخترا

ماکارونی و املت پزیدیم

به مهمونامونم اضافه شد

دیگه شام و چیدن ظرفا و شستن میوه ها و اینا

شبم استاد ریوایز مقاله رو فرستاد الان تازه وقت کردم نگاه کنم

سی و دو تا آیتمه که باید انجام بدم

البته بعضی چیزام از دستم کاری برنمیاد باید بهش زنگ بزنم ببینم چی میگه

تصمیم دارم اگه زنگ زدم یه جوری پیشنهاد همکلاسیو هم بهش بگم و این که وسوسه شده بودم قبول کنم. اما نمیدونم چجوری!

یعنی مثلا نظرشو بپرسم؟

یا چی؟

ووی استرس دارم واسه ادیت کردنام :-S

باز می لرزد ، دلم ، دستم

| پنجشنبه, ۴ جولای ۲۰۱۹، ۰۲:۳۷ ب.ظ

*دستم لرزید و  این شعر به ذهنم خطور کرد

ناگهان یاد معلم ادبیات دبیرستان افتادم و نزدیک بود بهش پی ام بدم

اما پشیمون شدم

شاید فردا بهش پی ام دادم

چون که خیلی دوستش دارم

و اگر پی ام بدم حتما اینو بهش میگم


* آقا باز امروزمون به چوخ رفت!

امروز سه ساعت و چهل و پنج دقیقه با ال حرف زدیم دوتایی

وسطش از شدت دسشویی جفتمون داشتیم از حال میرفتیم

اما بعد از دسشویی دوباره برگشتیم

خیلی رازایی که ازش پنهون کرده بودم رو براش برملا کردم

خیلی چیزا گفتیم

و عملا جفتمون از کار و زندگی افتادیم

امروز فقط یه خورده ریدینگ آنالیز کردم

و کتاب خوندم

پشیمونم از خودم

ولی چه کنم

از هیچی هم بهتره

هوم عصری برادر بهم کادوی روز دختر داد

اصلا انتظار نداشتم

۵۰ تومن

دیگه چی؟

فعلا هیچی

747

| چهارشنبه, ۳ جولای ۲۰۱۹، ۱۲:۳۹ ب.ظ

خب. دیشب قبل از خواب کمی با وکب دات کام لغت کار کردم

بعدش تو ممرایز ۵۰۴ رو تموم کردم

استوریشم کردم

هم اینستا و هم واتس

دیگه همه رو زخمی کردم

همه هم کلی ریپلای کردن

دو تا از اساتید هم برام کف زدن 

منم در جوابشون سوت زدم

البته دست تشکر دادم

دیشب قبل خواب دو سه بار یکی از سخنرانی های تد رو گوش کردم

اما خب امروزم خیلی خوب نبود

بدم نبود. اما خوبم نبود

صب یه ریدینگ زدم

هنوز آنالیزش نکردم

بعد از ظهر هم رفتم موهامو کوتاه کردم

به نظرم خیلی بهم میاد

چی بود اون موهای داغونم

الان عوضش سوسکی شدم

دیگه عصری رفتم مغازه

که کار اشتباهی بود بسیااار من رو عقب انداخت

یه سر هم رفتنی رفتم پیش میم. مغازه دار

احساس میکنم خیلی حاله زنکه

همش حرف این و اون رو میزنن تو مغازه

باید حواسم به حرفام باشه وقتی میرم پیشش

دیگه همین فعلا

الانم برم 

یه ترجمه خورده بهم

خوبیش اینه که عجله ای نیست

از کارای عجله ای بیزارم

بهم استرس میدن

امشب ریدینگه رو آنالیز کنم

کاش میشد لیسنینگم بزنم

اما فک کنم بمونه برای فردا

راستی برای شنبه نوبت دکتر پوست گرفتم



746

| سه شنبه, ۲ جولای ۲۰۱۹، ۰۱:۴۶ ب.ظ

کل روزم به فا.ک رفت

صبح به هماهنگی برای اون پروژه کوفتی گذشت که هیچی هم به من نمیماسه

بعد از ناهارم باز همش نت گردی کردم

مادام کاملیا رو شروع کردم یه کم

عصر رفتم باشگاه

باشگاه هم مث عقب ماندگان ذهنی فقط نگاه کردم

کار نکردم که

اومدم همش تو آشپزخونه بودم تا ۲ ساعت

بعد از شام هم باز به نت گردی خاک تو سرش

الان از عذاب وجدانش تو وکب دات کامم

فردا صبح قول شرف میدم که ریدینگ و لیسنینگ ۲ رو بزنم

قول قول قول

الان یکم وکب بخونم

یادم باشه یکم راجع به آتنا تایپ بخونم قبل خواب

از کله سحر این لپ تاپ جلوم بازه هیچی که هیچی :|

745

| سه شنبه, ۲ جولای ۲۰۱۹، ۰۱:۵۴ ق.ظ

از صبح مث لش‌ها دارم کارای بیخودی میکنم